چکیده:
«غیرت » یکی از حالات و عوارض انسانی است که منشا آن ، گاه حب ذات ، فطرت و گاه فرهنگ و ساختارهای اجتماعی دانسته شده است . گونه های مختلفی از این حالت انسانی وجود دارد که غیرت جنسی حاصل تقسیم غیرت با توجه به شاخص «جنسیت » است و حاصل این تقسیم ، «غیرت جنسی مردان » و «غیرت جنسی زنان » است . با وجود ارزشگذاری و نگاه هنجاری موکدی که در متون دینی به اصل غیرت و همچنین غیرت جنسی مردان وجود دارد، نصوص دینی حاکی از نگاهی متفاوت به غیرت جنسی زن است که این امر در کنار فطری دانستن امر غیرت این شبهه را طرح میکند که چطور امری فطری می تواند در یک جنس مذموم و در جنس دیگر ممدوح باشد؟در این مقاله با ترکیبی از دو روش نقلی و تحلیلی ضمن پرداختن به مفهوم شناسی ، گونه شناسی و هنجارشناسی غیرت جنسی ، با استفاده از روایات موجود در این موضوع ، «شریعت » به عنوان شاخصی برای تحدید امور فطری ، ملاک هنجارگذاری غیرت جنسی معرفی شده است
خلاصه ماشینی:
"با توجه به آنچه درباره فطرت گفته شد؛ غیرت در مفهوم کلی و غیرت جنسی به عنوان یکی از اقسام آن ریشه فطری و ذاتی دارد (موسوی همدانی ، ۱۳۷۴، ج ۴، ص ۲۸۰) و از حب ذات یا همان حس تملک و تعلق که از شاخه های عواطف و احساسات و زیر مجموعه فطریات است ، نشأت گرفته و تحت تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی و تربیتی صحیح به رشد و شکوفایی می رسد یا اینکه وقتی برخلاف امر فطری عمل شود، کمرنگ شده و کم کم سرکوب و خاموش میگردد.
بازخورد محتوای نصوص در سخنان دانشمندان مسلمان نیز دیده می شود؛ علامه طباطبایی با وجود آنکه صفت غیرت را امری فطری و درونی می داند که هیچ انسانی به طورکلی از آن بی بهره نیست (موسوی همدانی ، ۱۳۷۴، ج ۴، ص ۲۸۰)؛ ولی در مقام تفاوت این صفت در دو جنس ، برانگیختگی درونی مردان را ناشی از فطرت و غیرت و همین حالت را در زنان ، ناشی از نفرت و انزجاری که زنان نسبت به تعدد زوجات همسر دارند، می داند و آن را امری عرضی و غیر فطری به حساب می آورند (همان ) .
طبق این روایت اصل غیرت زن ، منتفی شمرده نشده است ؛ بلکه غیرت را حسادت معرفی میکند و این خود حاکی از آن است که غیرت به معنای کلی به عنوان صفت درونی در همه انسان ها اعم از زن و مرد وجود دارد؛ ولی زمانی که زن در حوزه ارتباط همسرش با دیگری غیرت می ورزد منجر به بعضی از رذائل اخلاقی همچون حسد و کفر و رد حکم الهی می شود که مذموم وناپسندشمرده شده است ."