خلاصه ماشینی:
"»14 با توجه به قوانین مورد نظر علمای بلاغت درباب سجع،اجماع آنان در باب قوانین مهم کاربرد سجع آن است که در سجع هرگز نباید معنی را فدای لفظ کرد و نویسندهء نثر مسجع باید هشیار باشد که خطر تکلف و تعسف،او را تهدید میکند و جلوههای زیبای سجع ممکن است نویسنده را از توجه به معانی غافل نماید.
اگر بپذیریم که هر نوع شعر یا نثری که از ضمیر سراینده یا گوینده بر میخیزد،خالقترین و صادقترین نوع آن است،لاجرم گزینش کلمات و حروف و اصوات نیز در ارتباط مستقیم با احساس و ادراک و عاطفهء گوینده و سراینده خواهد بود،و به تعبیری دیگر قوانین درستی سخن را روح و جان و دل و ضمیر گوینده میآفریند و آفرینش پارههای سخن که مزین به سجع است نیز تابع همین قانون عام است.
جرجانی در این باب گوید:«هر گاه خود را الزام کنی که حتما دو لفظ را به طور مسجع بیاوری،در معرض خطا و انتقاد و نکوهش ادبا و سخن شناسان قرار میگیری،اگر چه کمال جد و کوشش نیز در این راه،یار و مددکار تو باشد»15 به نظر او گویندهء توانا کلام را به سوی سجع و جناس نمیکشد،بلکه بر عکس،این سیاق معانی بوده است که کلام را بطور طبیعی سجع داده و به سوی جناس کشانیده است.
26 لازم به ذکر است که در زبان عربی-علیرغم سابقه تقریر سجع در میان کاهنان عرب-به کوشش نویسندگان و متوسلین ایرانی بود که شیوه نثر عرب از ایجاز به اطناب سوق داده شد و شیوهای در سخن و نویسندگی عرب پدید آمد که به«اسلوب فارسی»معروف گردید."