خلاصه ماشینی:
"[ii][2] در همین بحبوحه، انگلیسیها اسناد و مدارکی بهدست آوردند که بیانگر مأموریت چند نفر آلمانی، تحت پوشش شرکت وانکهوس، و خود کنسول آلمان برای تخریب مؤسسات انگلیسی در بوشهر، و ترغیب رئیسعلی دلواری برای هجوم به بوشهر و اخراج نیروها و اتباع انگلیسی از این شهر بود.
[xvi][16] ژنرال نیکسون در تاریخ سیزدهم سپتامبر/چهارم ذیقعده طی گزارشی به مقامات انگلیسی اعلام کرد که عملیات کوه کزی بر ایلات و عشایر داخلی بوشهر تأثیر شگرفی نهاده است و توصیه کرد که برای حمله به عناصر متخاصم و انهدام نهایی آنها، از قوای خانهای هوادار انگلیس کمک گرفته شود، اما حکومت هندوستان با این توصیهها موافقت نکرد.
بعد از گذشت یک سال از جنگ جهانی اول براساس قراردادی که دو دولت روسیه و انگلیس منعقد کردند، روسها در شمال یک دیویزیون قزاق مستقر کردند و انگلیسیها نیز درصدد برآمدند تا قوایی همانند، به نام پلیس جنوب ایران (South Persia Rifles) در جنوب مستقر نمایند.
[xxxvii][37] وثوقالدوله، که رئیسالوزرای بعد از سپهسالار بود، در دوره اول صدارت خود تحت تأثیر افکار عمومی از پذیرش رسمی پلیس جنوب خودداری نمود، اما به دلیل مشکلات مالی فراوان از کمکهای مالی دولت انگلستان هم صرفنظر نکرد، در نتیجه موافقت کرد که پلیس جنوب را به رسمیت بشناسد، مشروط بر اینکه این نیرو بعد از پایان جنگ زیر نظر دولت ایران قرار گیرد.
همین امر نیز از جمله دلایل پیشروینکردن نیروهای انگلیسی مستقر در بوشهر در این خطه در خلال سالهای جنگ جهانی اول به شمار می رفت، تا آنجا که حتی خود سایکس، که یکی از اهداف مهمش بازگشایی جاده بوشهر ــ شیراز بود، نیز برای رسیدن به شیراز، بهناچار مسیر دیگری را برگزید."