چکیده:
رابطة عقل و ایمان از مهمترین مسائل در حوزة فلسفة دین است که با حل آن بسیاری از مسائل دیگر فلسفه حل میشوند. ازاینرو مسئلۀ رابطۀ عقل و ایمان و اینکه آیا این دو متعارضند یا خیر، از جملۀ اموری است که به تأمل و دقت نیاز دارد. در این تحقیق رابطۀ عقل و ایمان از دیدگاه ملاصدرا را بررسی میکنیم تا هماهنگی یا ناهماهنگی آن دو مشخص شود. اما قبل از بیان این رابطة دیدگاه ملاصدرا لازم است دو نکته را ذکر کنیم که ما را در این بحث یاری میرساند: نخست اینکه تعارض میان عقل و ایمان زمانی پیش میآید که عقل از حدی که برای آن مشخص شده است، پا فراتر نهد و در محدودۀ غیب (که متعلق ایمان است) گام نهد، زیرا غیب تنها بهواسطۀ ایمان قابل دستیابی است و زمانی متحقق میشود که عقل به قصور خود پی برده باشد و بهدنبال آن نیاز به ایمان را احساس کرده و بندهای مدرکات و معلومات را نیز پاره کرده باشد. از همینرو حضرت امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «غایۀ العقل الاعتراف بالجهل». دیگر اینکه آنچه محل تعارض است، اعتقادات نظری است نه احکام عملی. زیرا احکام عملی دین مبین اسلام، محدودۀ غیب است که ادراک عقل در آن حجیت ندارد و عقل تنها بهطور غیرمستقیم لوازم بیانات شرع را استنباط میکند.
خلاصه ماشینی:
"صدر این آداب ده گانه را برای انسان صاحب عقل که بـا نیـروی تعقـل و تـدبر، آیـات قرآن را تلاوت میکند و آن را در تقویت ایمان خـود بـه کـار مـیبنـدد، بیـان کـرده اسـت (ملاصدرا، ١٣٦٢، : ٥٨) و نیز در راسـتای آن برخـی از اثـرات ایـن تـدبر را از جملـه رسیدن به سعادت الهی، درک باطن قرآن ، آگاهی به علـوم گذشـتگان و آینـدگان ، هـدایت انسانی و دوری از جهل و نادانی نام برده است که در ادامه از جملـۀ اثراتـی کـه مـ تـوان اضافه کرد، اولا پی بردن به آیات عقلی است که در نفوس موجودات پراکنده است و به آن گام نهادن از عالم محسوس (که نشانه های ذات ربوبی اسـت ) در عـالم معقـول غیـب کـه نتیجۀ آن سفر از دنیا به سوی آخرت و محشور شدن در جوار بارگاه حضرت ربوبی اسـت ، صدرا در این زمینه تحت عنوان دانش عرشی می گوید: «آیات ایـن کتـاب بخشـی از علـوم ربانی است فراخوان ، و در وجود این میزان (نفس انسانی) که در زیر آسمان بر پایۀعدل و داد نهاده شده ، تفکر و اندیشه نما ..."