خلاصه ماشینی:
"(طلوع و غروب زردشتیگری 198) توجه به این داستان یادآور تزکیه درونی در پیروان عرفان و تصوف است که در دورههای بعد در بین فرقههای گوناگون به اشکال دیگر جلوهگری میکند چنانکه جمشید نیز در آغاز خواسته است که خود را از نیروهای اهریمنی و تاریکی برهاند و هم این راه را به پیروان و مردمان ایران یاد دهد چنانکه در داستان خطاب به دادار میگویند:«ما از آفرینش تو خرسندیم،تویی که راه را مینمایی،تو این خادم را به چهره آنچنان زیبا ساختهای که در درخشش چونان میترا است» پس آشکار شدن جمشید به شکل و فروغ مهر سبب میشود که آن روز جشن گرفته شود و مراسم مذهبی در آن اجرا شود جشن نوروز از میان جشنهای ایران باستان به عنوان بزرگترین عید ملی است که تاکنون برجای مانده است،زیرا عیدی است که برای همه مردم ایران ایران،با هر باوری گرامی و ارزنده بوده است که تحت تأثیر حتی زردشتی گری و یونانی و عرب قرار نگرفته است."