چکیده:
-
خلاصه ماشینی:
"نشریة ادب و زبان دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگـــــاه شهیـــد باهنر کرمان سال ١٦، شمارة ٣٤، پاییز و زمستان ٩٢ بررسی معنی شناختی مکانی شدگی مفاهیم انتزاعی در زبان قرآن * (علمی – پژوهشی ) دکتر شیرین پورابراهیم استادیار دانشگاه پیام نور دکتر ارسلان گلفام دانشیاردانشگاه تربیت مدرس دکتر فردوس آقاگلزاده دانشیاردانشگاه تربیت مدرس دکتر عالیه کردزعفرانلو کامبوزیا استادیار دانشگاه تربیت مدرس چکیده واژههای کلیدی: ١- مقدمه در نظریة استعارة شناختی (cognitive theory of metaphor)، ادعا بر این است که استعارة شناختی ، نوعی سازماندهی ذهنی است که طی آن یک مفهوم نسبتا انتزاعی ، با کمک یک مفهوم عینی ، مفهومسازی(conceptualize) می شود.
از آنجاکه در زبان قرآن، به واسطة فرهنگ دینی و توحیدی خاص آن، مفاهیم غیر ملموس و غیرذهنی زیادی برای انعکاس و ارائه وجود دارد، به نظر می رسد که به ضرورت ،از استعارههای مختلف در بیان مفاهیم مذکور استفاده شده باشد؛ لذا، هدف ما بررسی این مسئله است که آیا مفاهیم مکانی ، در انتقال مفاهیم غیرمکانی قرآن تأثیرگذاراند یا به عبارت سادهتر،آیا در زبان قرآن واژهها یا کانونهای استعاری حاوی مفهوم مکانهای جلو، عقب ، پشت و رو، به مفاهیم مکانی اطلاق می شوند یا مفاهیم غیرمکانی و در صورت دوم، آیا می توان بر اساس الگوی استعارة شناختی بدان پرداخت یا خیر؟ ٢- بحث در تحلیل عبارات استعاری که حاوی کانونهای استعاری «خلف » به معنای پشت و کمر، «دبر» به معنای عقب و پشت ، «ظهر» به معنای کمر و پشت ، «قفو» به معنای در پی آمدن از اصل «قفا» به معنای پشت گردن، « بین یدیه » به معنی پیشاپیش ، بودند، سه استعارة ذیل مشخص شد: بی اهمیت ، پشت سر است ؛ آینده، پشت سر است ؛ حال و گذشته ، جلو است ؛ فرار، پشت سر است ."