چکیده:
خاستگاه نهادی دانشگاه، رفع نیازهای توسعهای جامعه است و دانشگاهی میتواند در این مسیر موفق باشد که خود را باور کرده، به دنبال راه حلهای بومی برای مسائل واقعی کشور باشد. اقتصاد مقاومتی، الگوی بومی درونزای توسعۀ کشور است. در نتیجه، دانشگاهی میتواند برای جامعۀ اسلامی- ایرانی کارکردهای واقعی خود را ایفا کند که منطبق با الگوی اقتصاد مقاومتی ساماندهی شود. هدف: تحقیق حاضر تلاشی است در جهت یافتن مؤلفههای مدیریتی که بتواند به دانشگاه برای درک و اجرای گفتمان اقتصاد مقاومتی کمک کند. روش: با توجه به جدید بودن موضوع، از روش تحقیق کیفی و خبرهسنجی استفاده و با 20 نفر از خبرگان علمی و اجرایی مصاحبه باز شد و در ادامه گزارههای برآمده از مصاحبهها با تکنیک تم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: 10 تم ادراک اهمیت بهبود مدیریت راهبردی، ادراک اهمیت رجوع به الگوی اقتصاد مقاومتی، برنامهریزی و عقلانیت اداره، نظامسازی، توسعۀ آموزش، مردمگرایی، نیازمحوری، خودکفایی، کارآفرینی و برونگرایی استخراج شد. نتیجهگیری: تمهای به دست آمده در قالب سه مؤلفۀ ادراکی، نگرشی و ساختاری، در کنار 12 پیشنهاد کاربردی برای سیاستگذاران علم و فناوری کشور ارائه شد.
خلاصه ماشینی:
"(جدول ٥) جدول ٥: تم ساختارسازی تم مفهوم گزاره (کد) ساختارسازی و اصلاح ساختار موجود ایجاد هماهنگی ایجاد هماهنگی میان دستگاههای علمی کشور ایجاد شبکه اطلاعرسانی به روز میان تمام فعالین علمی کشور ضرورت رفع عدم هماهنگیهای دستگاههای علمی و اجرایی کشور لزوم ایجاد نظام ارتباط وظایف میان مراکز علمی و صنعتی رفع ترس از بین رفتن استقلال نهادها در صورت ایجاد هماهنگی امکان تقسیم کار میان اهداف و وظایف ایجاد فرماندهی علمی واحد ایجاد فرماندهی واحد فناوری ایجاد هماهنگی میان فرماندهی واحد و سایر بخشها تدوین قوانین و سیاستهای صحیح فقدان وجود قوانین مشوق برای سرمایه گذاری علمی توسط بخش خصوصی وجود قوانین زیاد، غیر کاربردی و دست و پاگیر وجود سیاستهای غیر حمایتی وجود سیاستها و قوانین مخرب برای کار علمی وجود قوانین آسان وارداتی فراوان در حوزة علمی و فناورانه عدم وجود حمایتهای صادراتی و نگاه بین المللی در حوزة علمی وجود تعارضات قانونی میان دستگاههای مختلف فقدان وجود تعریف مشخص و کاربردی از مدیریت راهبردی علم و فناوری فقدان تدوین قوانین ناظر بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی فقر قوانین نظارتی و کنترلی ضعف نظری و علمی در مفهوم مدیریت راهبردی علم و فناوری و اقتصاد مقاومتی و نبود گرایشهای لازم دانشگاهی ایجاد حمایت مالی وجود منابع لازم برای مطالعه پیرامون الگوهای نوین مدیریت راهبردی در علم و مطالعه پیرامون اقتصاد مقاومتی فقر مالی جهت طراحی و اجرای پروژههای پایلوت و نمونه تأمین بودجه با دقت و با نظام اولویت بندی تخصیص بودجه بر مبنای الگوی آمایش تدوین شده تخصیص بودجه های علمی و تحقیقاتی برای اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی تعریف حمایتهای مالی از پایان نامه ها و پروژههای جدید و کارامد دانشگاهی تخصیص بودجه اول کشور به مقوله علم و فناوری دانش محور شدن ساختارهای کشور ضرورت ورود نگاه دانشی به تمام عرصه های مدیریتی کشور لزوم شناخت دانش به عنوان مزیت رقابتی اصلی و ساختارسازی بر مبنای آن به وجود آوردن انسجام ذهنی و سازماندهی فکری از طریق اولویت دادن به دانش به روزرسانی سیستم های جذب نیروی انسانی و ارتقای سازمانی بر مبنای دانش پس از ادراک اهمیت داشتن الگوی مدیریت راهبردی مشخص و بومی در عرصه علم و فناوری و ادراک اهمیت رجوع به الگوی اقتصاد مقاومتی و پس از تبیین دو تم مهم برنامه ریزی و ساختارسازی، تم دیگری در ادامه باید مورد توجه قرار بگیرد که عبارت است از توسعۀ آموزش."