چکیده:
چرخههایرکودورونقدرکشورهایمختلفباچرخهتجاریآمریکامرتبط میباشند، لذا شناسایی رکودهای شدید آمریکا و علل آن میتواند باعث پیشبینی یک رکود جهانی همزمان گردد و موجبات اتخاذ تدابیر لازم برای کاهش آثار منفی آن را فراهم کند. در این مقاله، سیکلهای تجاری آمریکا با استفاده از سه ویژگی حقایق آشکار شده و علل آن مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان هر قسمت نیز نتایج سیکلهای تجاری آمریکا، به عنوان یک کشور توسعه یافته با اقتصاد ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه مقایسه شده است. دوره بررسی در این مطالعه از سال 1960 تا سال 2010 بر اساس دادههای فصلی اقتصاد آمریکا و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیکVAR میباشد. یافتههای پژوهش در قسمت اول نشان میدهد طی سال های 1980 و 2008 رکود شدیدی در اقتصاد آمریکا آغاز شده است. همچنین اقتصاد آمریکا در دهههای 1980 و 1990 شاهد طولانیترین دورههای رونق اقتصادی بوده است. مقایسه ویژگیهای ادوار تجاری ایران و آمریکا حاکی از آن است که شدت و دامنه دورههای رونق و رکود در ایران در مقایسه با آمریکا در سطح بسیار بالاتری است. در باب حقایق آشکار شده ادوار تجاری، جنبههای مشترک بعضی از متغیرها در دو کشور تأیید شده است. در مورد سایر متغیرها، الگوی ایران منطبق بر کشورهای در حال توسعه و الگوی آمریکا منطبق بر کشورهای توسعهیافته است. در مورد علل ادوار تجاری، سرمایهگذاری مسکونی بخش خصوصی مهمترین علت ادوار تجاری طی پنج دهه گذشته در اقتصاد آمریکا معرفی شده است، در حالی که در مورد اقتصاد ایران شوک برونزای قیمت نفت مهمترین عامل بوده است.
Boom and recession cycles in different countries relate to the U.S. business cycles. The study of severe recession in the U.S. can predict a contemporaneous global recession and provide policies to reduce the negative effects. This paper analyzes the business cycles of the U.S. using three stylized facts and reasons. The consequences of U.S. business cycles, as a developed country, have been compared to those of Iranian business cycle in the final section of each part. The period covers quarterly data for U.S during 1960-2010. This paper analyzes the data using VAR model. Our findings show the severe economic recessions have been started in the U.S. during 1980 and 2008.in addition, The U.S. economy has experienced the longest period of economic boom during 1980s and 1990s. Comparing business cycle features of the U.S. and Iran suggests that the severity and extent of boom and recession cycles is much higher in Iran than America. According to the stylized facts on business cycles, some common features of the variables have been confirmed in both countries. On the other variables, the Iranian model is the same of developing countries and the American model is consistent with the developed countries. In terms of the causes of business cycles, the private residential investment has been major cause of business cycles in American economy in the recent years, while exogenous oil price shocks on the Iranian economy has been the most important factor.
خلاصه ماشینی:
"در این مطالعه ، مقدار عددی λ بنابر تحقیقات انجام شده برای دادههای فصلی ١٦٠٠ انتخاب و متغیر تولید ناخالص ملی به عنوان متغیر مرجع و به عنوان شاخصی جهت اندازهگیری ویژگیهای ادوار تجاری اقتصاد آمریکا در نظر گرفته شده است و بعد از روندزدایی با فیلتر HP، این ویژگیها اندازهگیری می شود و مورد تحلیل قرار میگیرد.
در مورد سرمایه گذاری در بخش مسکن در غالب پژوهش های انجام شده در باب حقایق آشکار شده، این متغیر را متغیری با توانایی پیش بینی ادوار تجاری معرفی میکنند، حال آنکه این متغیر برای اقتصاد ایران یک متغیر همزمان به دست آمده است .
در این مطالعه ، جهت شناسایی محرک اصلی ادوار تجاری در اقتصاد آمریکا، از الگوی خودرگرسیونی پنج متغیره با استفاده از عمدهترین متغیرهای تأثیرگذار بر تولید ناخالص ملی حقیقی (GNP)، که از بعد نظری میتوانند به عنوان علت ادوار تجاری مطرح شوند (پیشرو با تغییرپذیری بالا)، شامل مصرف کالاهای بادوام (COND)، واردات (IMP)، سرمایه گذاری مسکونی بخش خصوصی (PRFI) و حجم نقدینگی (M٢) استفاده شده است .
E. Period مأخذ: محاسبات تحقیق نتیجه گیری کلی از مدل ساخته شده برای اقتصاد آمریکا حاکی از این حقیقت است که سرمایه گذاری مسکونی بخش خصوصی در پنج دهه گذشته توانسته است بیشترین اثرات را بر نوسانات ایجاد شده در تولید ناخالص ملی و بالطبع بر سیکل های اقتصادی داشته باشد.
نتایج تجزیه واریانس نشان میدهد سرمایه گذاری مسکونی بخش خصوصی در پنج دهه گذشته توانسته است بیشترین اثرات را بر نوسانات ایجاد شده در تولید ناخالص ملی و باطبع سیکل های اقتصادی کشور آمریکا داشته باشد."