چکیده:
هدف این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ خوشبینی علمی معلمان با ساختار توانمندساز مدارس ابتدایی شهر تهران است. روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری موردنظر، کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران و نمونه آماری شامل 250 نفر است که به روش تصادفی چندمرحلهای انتخابشدهاند. ابزار تحقیق، پرسشنامه فرهنگ خوشبینی علمی و ساختار توانمندساز هوی و همکارانش است. نتایج تحقیق حاکی از رابطهی مثبت و معنیدار بین فرهنگ خوشبینی علمی و عوامل آن با ساختار توانمند ساز است و همچنین از میان عوامل خوشبینی علمی، عامل اعتماد به دانشآموزان و والدین بالاترین همبستگی(616.) را با ساختار توانمند ساز داشته و عوامل حس کارآمدی با ضریب همبستگی(612.) و تأکید علمی با ضریب همبستگی(601.) در رتبههای بعدی قرار دارند. درآخر تشکیل انجمنهای خبرگی و داشتن نمایندهای از اولیا در مدرسه نیز پیشنهاد میگردد.
خلاصه ماشینی:
"«F» محاسبه شده در سطح ٠٠٥≥p بیانگر وجود تفاوت معنادار در خصوص فرهنگ خوش بینی علمی و ابعاد آن (حس کارآمدی، اعتماد به دانش آموزان و والدین و تأکید علمی ) در بین معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران برحسب متغیر میزان تحصیلات بوده است (جدول شماره سه ).
- سابقه خدمت به منظور بررسی وجود تفاوت معنادار در خصوص میزان فرهنگ خوش بینی علمی و ابعاد آن (حس کارآمدی، اعتماد به دانش آموزان و والدین و تأکید علمی ) در بین معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران برحسب متغیر میزان سابقه خدمت از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است .
«F» محاسبه شده در سطح ٠٠٥≥p بیانگر عدم وجود تفاوت معنادار در خصوص فرهنگ خوش بینی علمی و ابعاد آن (حس کارآمدی، اعتماد به دانش آموزان و والدین و تأکید علمی ) در بین معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران برحسب متغیر میزان سابقه خدمت بوده است (جدول شماره پنج ).
٦٠١ ١ با توجه به وجود همبستگی مثبت و معنادار میان عوامل فرهنگ خوش بینی علمی و ساختار توانمند ساز، این سؤال مطرح میشود که کدام یک از این عوامل قادر به پیش بینی تغییرات مربوط به ساختار توانمند ساز میباشند؟ به منظور پاسخ به این همان گونه که بیان گردید فرهنگ خوش بینی علمی معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران و ابعاد (حس کارآمدی و تأکید علمی) آن در حد پایین تر از متوسط به لحاظ آماری معنادار بوده و متغیر اعتماد به دانش آموزان و والدین نیز در حد پایین تر از متوسط ارزیابیشده اما معنادار نیست ."