خلاصه ماشینی:
"همانگونه که گفته شد، در مراتب رشد فکری یک انسان، هرچند وضعیت نهایی ـ کاملا معقول است و درک صور معقول متعلق اندیشه مستلزم بلوغ فکر و قوه عقل میباشدـ در واپسین گام بدست میآید، اما یک نظام تربیتی مناسب باید از همان آغاز، متناسب با سن و توانایی ذهنی کودکان و نوجوانان و پس از آن، جوانان و بزرگسالان، این غایت نهایی را برای آنها متصور سازد تا بدین طریق ذهنیت مذکور، همچون علتی غایی، کودکان و افراد را بسمت غایت نهایی مذکور هدایت نماید.
به این منظور، برای تحقق عقلانیت در دو سطح عرصه عمومی و اجتماعی (مهارتهای فنی و شهروندی) و عرصه شخصی و اخلاقی (غایت عقلی و اخلاقی و دینی نهایی مورد نظر حکما) باید به اقتضائات طبیعی رشد قوای ذهنی کودکان توجه داشت؛ هرچند این سخن بمعنای تعطیل کردن هرگونه آموزش عقلی و اخلاقی به کودکان و یا عدم ارتباط میان دورههای متعدد تربیتی آنها نیست، بلکه بدینمعناست که کودکی، اساسا ساحتی متفاوت از ساحت بزرگسالی است و از اینرو تغذیه خاص خود را میطلبد.
همانگونه که گفته شد، اهتمام به زبان کودکی بمعنای نادیده گرفتن نسبت این دوره مهم با دوره بزرگسالی و مراحل عالی تربیت عقلی و اخلاقی نیست؛ زیرا همانگونه که کلیت نظام تعلیم و تربیت، حقیقتی در حال تکامل دارد و با نظر به غایت نهایی، بر دانش و تجربه و بهبود روشهای تعلیمی خود میافزاید، در تربیت یک فرد و یک کودک نیز هیچگاه نباید از غایت و مقصد نهایی غفلت کرد بلکه مقصد مذکور باید همواره در تمامی مراحل تربیتی موردنظر قرار گیرد و هیچ قوا ذهنیی به صرف خود آن قوه پرورش نیابد."