چکیده:
هر کدام از طرف داران استطاعت مع الفعل و استطاعت پیش از فعل ، برای اثبات نظریه خویش به قرآن استناد کرده اند. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به آثار متکلمان ، به بررسی و نقد ادله قرآنی متکلمان مذاهب مختلف کلامی پرداخته است . متکلمان معتزلی با استناد به آیه هایی مانند: «ان الق عصاک » که ظاهر در قدرت داشتن پیش از فعل است ، به استطاعت پیش از فعل قائل شدند. اهل حدیث و اشاعره با پذیرش تکلیف مالایطاق و با استناد به آیه هایی مانند: «لو استطعنا لخرجنا معکم »، استطاعت مع الفعل را گردن نهادند. ماتریدی نیز با آنان هم داستان است ، مگر در پذیرش تکلیف مالایطاق . در میان متکلمان امامیه ، هردو قول استطاعت پیش از فعل و مع الفعل طرف دارانی داشته است . به نظر می رسد، قرآن تصریحی به هیچ کدام از دو نظریه مذکور ندارد و استناد متکلمان به قرآن ، همراه با تاویل و تحمیل نظریه بر آیات بوده است .
خلاصه ماشینی:
"بنابراین ، در همه آیه های مذکور، استطاعت به معنای صحت جوارح انسان و نبود مانع برای تحقق فعل است ، اما تحقق فعل و استطاعت تام همان است که خداوند این افعال را خلق خواهد کرد، و در آیه هایی مانند: «إنک لن تستطیع معی صبرا» (کهف : ٦٧)؛ «ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرا» (کهف : ٨٢) حضرت موسی ع نگفت : إنی 81 مستطیع للصبر، بلکه قول خضرع را تأیید کرد و امید داشت که خداوند در او استطاعت بر صبر را ایجاد کند (ابن حزم ، ١٤١٦ق ، ٢: ٧١).
صرف این که کسی قائل شود هردو استطاعت وجود دارد، مشکلی را حل نمی کند، بلکه این کلام متناقض نیز خواهد بود، زیرا از گزینش یکی از دو قول گریزی نیست و کسی نمی تواند بین دو قول متضاد قائل به تفصیل شود، زیرا منظور از استطاعت کلامی این است که : آیا انسان در تک تک افعالش استطاعت مع الفعل دارد یا پیش از فعل ؛ به عبارت دیگر، آیا قدرت بر انجام افعال ، پیش از فعل است یا هنگام فعل و این اندیشه شامل تمام افعال است .
برای بررسی اندیشه امامیه در مسئله استطاعت لازم است توجه داشته باشیم که عالمان امامیه در اخذ نظریات کلامی ، پیرو ائمه ع بوده اند، اما این به معنای تطابق آرای آنان با آرا و اندیشه ائمه ع نیست ، بلکه لازم است به منظور سنجش نظریات آنان همواره به متون قرآنی و حدیثی مراجعه داشته باشیم و چه بسا آنچه از آیه ها و روایت ها دانسته می شود، با نظر برخی ١."