چکیده:
برخی از صاحب نظران بر این باورند که پیشینة داستان «سمک عیار» بـه پـیش از اسلام و احتمالا به دورة پارتها می رسد. مقالة پیش رو در یک مطالعة تطبیقـی ، مقایسه ای است دربارة آموزشهایی که «خورشید شاه»، از قهرمانان اصـلی کتـاب سمک عیار (مکتوب ٥٨٥ ه.ق ) و «ریدک خوشآرزو»، از اشـرافزادگـان ساسـانی (متن پهلوی خسرو قبادان و ریدکی ) در کـودکی مـی بیننـد و مهـارتهـایی کـه می آموزند. شباهت بسیاری میان این آموزشها وجـود دارد کـه ایـن شـباهت هـا شاید بتواند ظن پیشا اسلامی بودن اصل داستان سمک عیار را تقویت کند. روش تحقیق در این مقاله ، توصیفی - مقایسه ای و مبتنی بر شواهدی از این دو مـتن و کوشش در تایید فرض پیش گفته است .
خلاصه ماشینی:
هم آموزی خورشیدشاه و ریدک: مقایسة آموزش در دو متن خسرو قبادان و ریدکی (پیشا اسلامی ) و سمک عیار (قرن ششم هجری) * محمد تمدن ** عبدالحسین فرزاد چکیده برخی از صاحب نظران بر این باورند که پیشینة داستان «سمک عیار» بـه پـیش از اسلام و احتمالا به دورة پارتها می رسد.
در آغاز رسـاله ، ریدک برای خسرو شرح می دهد که از خاندانی مرفه بوده و پدرش در خردی درگذشـته است ، اما به سبب برخورداری از میراث پدر، توانسته اسـت بـه مدرسـه (= فرهنگسـتان) برود و اطلاعات لازم دینی را به دست آورد و دبیـری را فراگیـرد و سـپس در سـواری و تیراندازی و نیزهپرانی و موسیقی و ستارهشناسی و بازیهای گوناگون مهـارت پیـدا کنـد (تفضلی ، ١٣٨٩: ٢٨٩).
محمدی به درستی بیـان مـی دارد کلمـة ادب (و جمع آن آداب) هر چند در زبان عربی معاصر به جای کلمـة فرنگـی Literature بـه کـار می رود و ما در فارسی امروز، ادبیات می گوییم ، در دورهای که ما از آن گفت وگو می کنیم یعنی در قرنهای نخستین اسلامی ، ادب به این معنی به کار نمی رفتـه اسـت ، بلکـه بـه گفته ها و نوشته هایی اطلاق می شده که متضمن مطالبی در زمینه های اخلاقی و تربیتـی بوده و هدف آنها همچنان که گفتیم ، تصفیة روح و تزکیة نفس و حسن رفتار و گفتـار و آگاهی از آیین سخن گویی و مردمداری و به خصوص معاشرت بـا بزرگـان و پادشـاهان و معرفت به فرهنگ و هنر ایشان بوده است .