چکیده:
هدف: بررسی و تبیین نقش مدیریت دانش در برنامهریزی راهبردی از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانههای دانشگاهی است. روش پژوهش: با استفاده از ابزار پرسشنامه، نظر 38 مدیر (رؤسا و معاونان) و 151 کتابدار شاغل در کتابخانههای مرکزی دانشگاههای دولتی شهر تهران، بهتفکیک، درباره نقش مدیریت دانش در برنامهریزی راهبردی پیمایش شده است. یافتهها: بیش از نیمی از افراد بر تعریف سه مرحلهای کوینتاس و همکاران (1997) از مدیریت دانش اتفاق نظر دارند؛ مدیران و کتابداران بر کاربردی بودن مدیریت دانش در برنامهریزی کتابخانه توافق دارند و بهترین راه برای بهبود آیندهنگری در کتابخانه را بهکارگیری مدیریت دانش در برنامهریزی دانستهاند؛ آنان مدیریت دانش را بهترتیب در ابعاد سیاستگذاری و تصمیمگیری، برنامهریزی خدمات اطلاعاتی، تولید مدل و تفکر در حیطة برنامهریزی راهبردی سازمان خود کاربردی معرفی کردهاند. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که 14.57 درصد از مدیران و کتابداران،مدیریت دانش را در نظارت همهجانبة بر برنامهریزی راهبردی دخیل میدانستند. همچنین67.57 درصد از ایشانمدیریتدانشرا در همة زمینههای تعریفشده دربرنامهریزیراهبردی کتابخانةخود کاربردی تعریف نمودند. یافتههای این پژوهش مدیریت دانش را بهترتیب در سیاستگذاری و تصمیمگیری (51.18 درصد)، برنامهریزی خدمات اطلاعاتی (81.14 درصد)، تولید مدل (76.4 درصد)، تفکر(23.4 درصد) در حیطة برنامهریزی راهبردی دانشگاه خود کاربردی معرفی کردند. نتیجهگیری: در این پژوهش با بهرهگیری از نظرات جامعة مورد پژوهش تعاریف متعدد مدیریت دانش و برنامهریزی راهبردی در کتابخانههای دانشگاهی مورد تبیین قرارگرفت.تفاوت استنباط نتایج حاصله از بررسی موضوعات اساسی پیرامون مدیریت دانش در برنامهریزی راهبردی حاکی از آن است که مدیران و کتابداران کتابخانههای دانشگاهیافراد مختلف در جامعة مورد پژوهش، معانی ضمنی متنوعی را از مفهوم مدیریت دانش در برنامهریزی راهبردی کتابخانهها دریافت میکنند، اگرچه این تفاوتها از نظر آماری معنیدار نبوده است اما این آشفتگی قابل درک است، زیرا اصطلاحات و حوزههای جدید معمولا تردیدهایی منطقی ایجاد میکنند. به هرحال، این تفاوتها از نظر آماری نیز معنادار نبوده است.
خلاصه ماشینی:
"Kidwell,VanderLinde,&Johnson دانش را فرایند مدیریت نقادانه اطلاعات می دانند که برای برآورده ساختن نیازهای موجود، همین طور شناسایی و استفاده از سرمایۀ دانشی موجود و برای خلق و توسعه فرصت های جدید کاربرد دارد (کوینتاس ، لفرر، و جونز، ١٩٩٧).
تفاوت در پاسخ های ارائه شده از سوی مدیران و کتابداران نشان دهندة این است که در مورد کاربرد مدیریت دانش در برنامه ریزی راهبردی کتابخانه آشفتگی وجود دارد.
متأسفانه دربارة کاربرد مدیریت دانش در برنامه ریزی راهبردی کتابخانه فقط دو مدیر کتابخانه و چهار کتابدار بسیار موافق بودند و تقریبا پاسخ یک سوم افراد به این موضوع مهم خنثی بوده است .
مزایای دیگری که برای استفاده از مدیریت دانش در برنامه ریزی راهبردی کتابخانه ها انتخاب شده است به ترتیب عبارت اند از: اشتراک دانش از طریق گسترة متنوعی از کتابخانه ها برای ایجاد یک سازمان یادگیرنده ،بهبودتوانایی کتابخانه هادرپشتیبانی ازروندروبه رشدبرنامه ریزی وتصمیم گیری غیرمتمرکز در کتابخانه ها و افزایش توانایی کتابخانه ها در توسعه برنامه های روزآمد و مبتنی بر کاربر.
بررسی چگونگی درک به کارگیری مدیریت دانش و فواید آن در برنامه ریزی راهبردی ، نشان دهندة این مهم بود که تفاوت های معناداری میان برداشت مدیران کتابخانه ها و کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاهی در رابطه با تعریف ، لزوم ، کاربرد، و مزایای مدیریت دانش در برنامه ریزی راهبردی کتابخانه ها وجود ندارد، زیرا هر دو گروه تجربۀ انتقال دانش ضمنی به دانش صریح را داشته و به موجب آن مزایای مدیریت دانش را تشخیص داده اند و عقیده دارند مدیریت دانش باید با نیروی انسانی و دانش آنها سروکار داشته باشد و افراد بتوانند از دانشی که در اختیار دارند به سود کتابخانه و کاربران آن استفاده کنند."