چکیده:
ورود ﺑﻪ ﺣﻮزه ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ درک و ﻓﻬﻢ اﺻﻮل و ﻗﻮاﻋﺪ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ اﯾـ ﻦ ﺣـﻮزه ﻣـ ﯽ ﺑﺎﺷـﺪ. در ﻗـﺮن ﺗﻼش ﺑﺮای ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط ﭘﺎﯾﺪار و ﺻﻠﺢ آﻣﯿﺰ ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎی اﺻﻠﯽ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟ ﯽ ﻏﺎﻟﺒـﻪ ﮐﺸـﻮرﻫﺎ ﭼﻪ در اﻧﺪﯾﺸﻪ و ﭼﻪ در ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ و ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ اﻗﺪام ﻧﻈﺎﻣﯽ و ﺟﻨﮓ از ﺳﻮی ﻗﺪرﺗﻬﺎی ﺑﺰرگ، ﺑـﻪ ﺑﻬﺎﻧـﻪ ﺗـﻼش ﺑﺮای ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺻﻠﺢ و اﻣﻨﯿﺖ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس از ﺟﻤﻠﻪ ﺛﻤﺮات ﺗﻼش ﺑﺮای اﺣﻘﺎق ﺻـﻠﺢ را ﻣـ ﯽ ﺗﻮان ﺷﮑﻠﮕﯿﺮی ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﮐﻪ ﻣﺪﯾﻮن ﺣﻮادث ﻧﺎﺷﯽ از ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ دوم و وﻗـﺎ ﯾﻊ ﭘـ ﯿﺶ از آن ﻣـ ﯽ ﺑﺎﺷ داﻧﺴﺖ. ﻧﺤﻮه ﺗﻌﺎﻣﻼت ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﺑﺎ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ و ارﮔﺎن ﻫﺎی زﯾﺮ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ آن، از اﻫﻤﯿﺖ زﯾـ ﺎدی ﺑﺮﺧـﻮردار اﺳﺖ. در ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان ﻧﯿﺰ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺛﺎﺑﺖ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑـﺎ ﺗﻐ ﯿﯿـ ﺮ ﻫـﺮ دوﻟـﺖ، دﯾﺪﮔﺎه و ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﻋﻤﻠﮕﺮاﯾﯽ و اﻧﺪﯾﺸﻪ ای ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ در ﻗﺒﺎل ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ از ﺧﻮد ﻧﺸﺎن داده اﻧﺪ.
ﺑﺮاﯾﻦ اﺳﺎس ﺳﻮال اﺻﻠﯽ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ در ﭘﯽ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ آن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﻄﺮح ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ و ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺻﺎدره از ﺳﻮی ارﮐﺎن آن از ﭼﻪ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ در ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ دوﻟﺖ اﺣﻤﺪی ﻧﮋاد و روﺣﺎﻧﯽ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﻮده اﺳﺖ؟ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﺑﺮرﺳﯽ ﻫﺎی ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺪﯾﻦ ﻓﺮﺿﯿﻪ دﺳـﺖ ﯾـ ﺎﻓﺘﯿﻢ ﮐـﻪ اﺻـﻞ اﺳﺎﺳـ ﯽ س.خ. دوﻟﺖ اﺣﻤﺪی ﻧﮋاد ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﯽ از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻘﺎﺑﻞ و ﻋﺪم ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ اﺗﺨﺎذ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻫﺎی ﻣﺴﺎﻟﻪ آﻣﯿﺰ در ﻗﺒﺎل ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ارﮐﺎن ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ ﻧﯿﺰ ﺳﯿﺎﺳـﺖ دوﻟـﺖ روﺣـﺎﻧ ﯽ در ﻣﺪار واژه اﻋﺘﺪال، ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﯽ از ﻃﺮﯾﻖ اوﻟﻮﯾﺖ در ﮔﻔﺘﮕﻮ و ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ و ارﮐﺎن آن و ﺗﻘﺎﺑﻞ در ﺷﺮاﯾﻂ ﺧﺎص و ﻣﺤﺪود ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. روش ﺗﺤﻘﯿﻖ در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﻮده و از روش ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای و اﯾﻨﺘﺮﻧﺘﯽ ﺑﺮای ﺟﻤﻊ آوری اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻬﺮه ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
براين اساس سوال اصلي که در اين مقاله در پي پاسخگويي به آن مي باشيم چنين مطرح مي شود که سازمان ملل متحد و قطعنامه هاي صادره از سوي ارکان آن از چه جايگاهي در سياست خارجي دولت احمدي نژاد و روحاني برخوردار بوده است ؟ بر مبناي بررسي هاي صورت گرفته بدين فرضيه دسـت يـافتيم کـه اصـل اساسـي س .
براين اساس سوال اصلي که در اين مقاله در پي پاسخگويي به آن مي باشيم چنين مطرح مي شود که سازمان ملل متحد و قطعنامه هاي صادره از سوي ارکان آن از چه جايگاهي در سياست خارجي دولت احمدي نژاد و روحاني برخوردار بوده است ؟ واکنشهاي دو دولت به آنها چه مي باشد ؟ نتايج حاصل از اين نظام تصميم گيري چه پيامدهايي داشته است ؟ دولت اصول گراي دکتر احمدي نژاد اساسا ساختار نظام بين الملل را ساختاري ظالمانه و محکوم به درگيري و نزاع قدرت هاي بزرگ با کشورهاي ضعيف و مستضعف مي داند.
با اين وجود دکتر محمود احمدي نژاد صلاحيت و اعتباري براي سازمان ملل متحد و شوراي امنيت قائل نبود و آن را آلت دست قدرتهاي بزرگ براي اعمال قدرت بر ساير کشورها مي دانست ، نتيجه تبعي چنين تفکري را مي توان چنين يافت که در طول فعاليت خود در قامت رئيس جمهور جمهوري اسلامي ايران ، همواره با اين سازمان به مخالفت پرداخت و به نوعي تصميمات و قطعنامه هاي اين شورا را ناديده مي انگاشتند و آن را رد مي نمودند.