چکیده:
چکیده خاستگاه لایههای معنایی آیات و بطن قرآن، روایات معصومان(ع) است. در این روایات، مصادیق متنوعی تحت عنوان بطن معرفی شده است. مصادیقی که به نظر میرسد تفاوتهای زیرساختی با یکدیگر دارند. علامه طباطبایی از نخستین قرآن پژوهانی است که به طور گسترده به تحقیق در معارف این روایات پرداخته تا با توجه به اهمیتی که مسأله بطن قرآن در تفسیر کتاب آسمانی دارد، بتواند تعریف جامعی را در این باره ارائه کند. مصادیق موجود در روایات، بیانگر دو نوع بطن است که با عناوین "بطن معنایی" و "بطن مصداقی" از هم متمایز میشوند. علامه طباطبایی نوع اول را با عنوان بطن بیان کرده و بطن مصداقی را با عنوان "جری" معرفی میکند و برای هرکدام، تعریف مستقلی ارائه نموده و قائل به تمایز میان این دو است. با وجود این تمایز در تعاریف، (در مواردی) در تمییز جری از بطندچار تردید شده است. برآیند این تردید، در غالب موارد، بازگشت عملی علامه در تعریف باطن قرآن، به "بطن مصداقی" است، هرچند که در تعریف خود از بطن، جایی برای این معنا باز نکرده است. واژههای کلیدی: علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، روایات تفسیری، بطن، جری، تطبیق. خاستگاه لایه های معنایی آیات و بطن قرآن ، روایـات معصـومان (ع ) است . در این روایات ، مصادیق متنوعی تحت عنوان بطن معرفی شده است . مصادیقی که به نظر میرسد تفاوت های زیرساختی با یکدیگر دارند. علامه طباطبایی از نخستین قرآن پژوهـانی اسـت کـه بـه طـور گسترده به تحقیق در معـارف ایـن روایـات پرداختـه تـا بـا توجـه بـه اهمیتی که مسأله بطن قـرآن در تفسـیر کتـاب آسـمانی دارد، بتوانـد تعریف جامعی را در این باره ارائه کند. مصادیق موجود در روایات ، بیـانگر دو نـوع بطـن اسـت کـه بـا عنـاوین "بطـن معنـایی" و "بطـن مصداقی" از هم متمایز میشوند. علامه طباطبایی نوع اول را با عنوان بطن بیان کرده و بطـن مصـداقی را با عنوان "جری" معرفی میکند و برای هرکدام ، تعریف مسـتقلی ارائه نموده و قائل به تمایز میان این دو است . با وجود ایـن تمـایز در تعاریف ، (در مـواردی) در تمییـز جـری از بطـن دچـار تردیـد شـده است . برآیند این تردید، در غالب موارد، بازگشت عملـی علامـه در تعریف باطن قرآن ، به "بطن مصداقی" است ، هرچند که در تعریـف خود از بطن ، جایی برای این معنا باز نکرده است .
خلاصه ماشینی:
"علامه در جهت دفع شبهات مخالفان ، در تفسیر خود به تفکیک گونه هـای ایـن دسـته از روایات پرداخته است ؛ آنها را به دو گروه کلی تفسیری و غیر تفسیری تقسیم نموده ، تـا معلوم شود آن دسته از روایات که مستمسک خـرده جویـان قـرار گرفتـه ، جنبـه ی تفسـیری ندارد، بلکه یا در مقام بیان معانی باطنی آیات است که ایـن معـانی منافـاتی بـا تفسـیر ظـاهر آیات ندارد و یا بیانگر مصادیقی از آیات است که این گونه نیـز بـه معنـای انحصـار مفهـوم آیه یا عبارت قرآنی در آن مصادیق نیست ، مگر در مصادیق انحصاری که جزء تفسیر قرآن بوده و تردید در آن راه ندارد، مانند آیه : «إنمـا ولـیکم اللـه و رسـوله و الـذین آمنـوا الـذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکـاة و هـم راکعـون » (المائـدة: ٥٥)، کـه بنـا بـر روایـات فـریقین (سـیوطی، ١٤٠٤، ج ٢، ص ٢٩٣؛ طبـری، ١٤١٢، ج ٦، ص ١٨٦؛ ابـن ابـی حـاتم ، ١٤١٩، ج ٤، ص ١١٦٢؛ کلینی، ١٤٠٧، ج ١، ص ٤٢٧)، تفسیر آن ، امیرالمؤمنین (ع ) است .
همچنین در میان روایات المیزان ، مواردی یافت میشود که بنابر تعریف علامـه ، جـزو گونه ی بطن قرار میگیرد اما وی آن را از نوع تطبیق بر مصداق خوانده و در این باره اظهار تردید نیز ننموده است مانند روایتی که ذیل آیه «و أوحی ربک إلی النحـل أن اتخـذی مـن الجبال بیوتا و من الشـجر و ممـا یعرشـون » (النحـل : ٦٨) از امـام صـادق (ع ) نقـل کـرده کـه فرمودند: «مقصود از نحل که خدا بدان وحی نموده ماییم و معنای «أن اتخذی من الجبال بیوتـا» امر به ما است که از عرب برای خود شیعه بگیریم ، و"مـن الشـجر" مـیگویـد از عجـم نیـز بگیریم ، و "و مما یعرشون " میگوید از بردگان هم بگیریم ، و مقصود از شرابی که از شکم زنبور بیرون میآید و دارای الوان مختلفی است ، علمی است که از ما به سوی شـما تـراوش میشود» (عیاشی، ١٣٨٠، ج ٢، ص ٢٦٣)."