چکیده:
جنگ و صلح تاریخی بسیار طولانی به درازای زندگی بشریت دارد. فارغ از تلاش های علمی برای تبیین مفهومی جنگ عادلانه و قانونگذاری های بین المللی برای تعیین محدودیت و مشروعیت آن، پدیده جنگ همواره ناخوشایند بوده است. از این رو، دانشمندان حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تلاش کرده اند تا با نظریهپردازی های دقیق راه های دستیابی به صلح فراگیر و عادلانه را فراروی دولت ها و ملت ها قرار دهند. بیتردید مهم ترین، یا دست کم بحثانگیزتزین این تلاش ها، آموزه صلح دموکراتیک بوده است که بر مفاهیم اخلاقی جهانشمول اتکا دارد. به واقع، آیا می توان برای آرمان صلح جهانی بنیان های اخلاقی مشترک جست و در دوران کنونی جهانشهرگرایی اخلاقی را محقق ساخت؟ گمان می رود در مدرنیته اخیر بنیان های اجتماعی جهان شهرگرایی فرو پاشیده و این مفهوم به یک دلبستگی تفننی تبدیل شده است. با این وجود، تلاش برای تبیین واقعیت های کنونی و چشم اندازهای آینده جوامع با بهره گیری از الگوی جهانشهرگرایی، به ویژه از جایگاهی اخلاقی همچنان اهمیت دارد. بحث از جهان شهرگرایی اخلاقی ما را به دو نظریه پرداز برجسته آن، یعنی ایمانوئل کانت و جان راولز رهنمون می کند. این دو اندیشمند به ترتیب بر «صلح پایدار» و «عدالت سیاسی جهانی» تاکید دارند. این مقاله در بررسی رابطه «صلح پایدار» کانت و «عدالت سیاسی جهانی» راولز، نشان می دهد که مفهوم اخیر در آرمانگرایی جمهوریخواهانه، از بنیان های اخلاقی صلح پایدار کانتی چون خودسامانی، قلمرو غایت ها و قراردادگرایی اجتماعی تاثیر پذیرفته است. اما واقع گرایی سیاسی راولز تلاش دارد تا بر ابهام کانت در چگونگی پر کردن فاصله بین عمل به امر مطلق و ساخت سیاسی فایق آید. بدین سان، او نظریه اخیر خود را بر دوری گزینی از دلالت های جهان شهرگرایانه فراتاریخی کانتی بازسازی می کند. این اندیشه آرمان-واقع گرا در پژوهش های کنونی صلح دموکراتیک تداوم یافته است.جنگ و صلح تاریخی بسیار طولانی به درازای زندگی بشریت دارد. فارغ از تلاش های علمی برای تبیین مفهومی جنگ عادلانه و قانون گذاری های بین المللی برای تعیین محدودیت و مشروعیت آن ، پدیده جنگ همواره ناخوشایند بوده است . از این رو، دانشمندان حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تلاش کرده اند تا با نظریه پردازی های دقیق راه های دستیابی به صلح فراگیر و عادلانه را فراروی دولت ها و ملت ها قرار دهند. بیتردید مهم ترین ، یا دست کم بحث انگیزتزین این تلاش ها، آموزه صلح دموکراتیک بوده است که بر مفاهیم اخلاقی جهانشمول اتکا دارد. به واقع ، آیا می توان برای آرمان صلح جهانی بنیان های اخلاقی مشترک جست و در دوران کنونی جهان شهرگرایی اخلاقی را محقق ساخت ؟ گمان می رود در مدرنیته اخیر بنیان های اجتماعی جهان شهرگرایی فرو پاشیده و این مفهوم به یک دلبستگی تفننی تبدیل شده است . با این وجود، تلاش برای تبیین واقعیت های کنونی و چشم اندازهای آینده جوامع با بهره گیری از الگوی جهان شهرگرایی، به ویژه از جایگاهی اخلاقی همچنان اهمیت دارد. بحث از جهان شهرگرایی اخلاقی ما را به دو نظریه پرداز برجسته آن ، یعنی ایمانوئل کانت و جان راولز رهنمون می کند. این دو اندیشمند به ترتیب بر «صلح پایدار» و «عدالت سیاسی جهانی» تاکید دارند. این مقاله در بررسی رابطه «صلح پایدار» کانت و «عدالت سیاسی جهانی» راولز، نشان می دهد که مفهوم اخیر در آرمان گرایی جمهوریخواهانه ، از بنیان های اخلاقی صلح پایدار کانتی چون خودسامانی، قلمرو غایت ها و قراردادگرایی اجتماعی تاثیر پذیرفته است . اما واقع گرایی سیاسی راولز تلاش دارد تا بر ابهام کانت در چگونگی پر کردن فاصله بین عمل به امر مطلق و ساخت سیاسی فایق آید. بدین سان ، او نظریه اخیر خود را بر دوری گزینی از دلالت های جهان شهرگرایانه فراتاریخی کانتی بازسازی می کند. این اندیشه آرمان -واقع گرا در پژوهش های کنونی صلح دموکراتیک تداوم یافته است .
خلاصه ماشینی:
"به واقع ، آیا میتوان برای آرمان صلح جهانی بنیان های اخلاقی مشترک جست و در دوران کنونی جهان شهرگرایی اخلاقی را محقق ساخت ؟ گمان می رود در مدرنیته اخیر بنیان های اجتماعی جهان شهرگرایی فرو پاشیده و این مفهوم به یک دلبستگی تفننی تبدیل شده است ، زیرا هرگز نمی توان الگویی ویژه از شهروندی فرهنگی ارایه کرد که بر نگرش ها و ارزش های در حال دگرگونی جوامع کنونی حاکم باشد و فرایند تعامل ها و تحول های درونی آن را ترسیم کند.
این مقاله در بررسی رابطه «صلح پایدار» کانت و «عدالت سیاسی جهانی» راولز، نشان می Immanuel Kant ohn Rawls Perpetual Peace دهد که مفهوم اخیر در آرمان گرایی جمهوریخواهانه ، از بنیان های اخلاقی صلح پایدار کانتی چون خودسامانی، قلمرو غایت ها و قراردادگرایی اجتماعی تاثیر پذیرفته است .
با وجود گستردگی بررسی تطبیقی دیدگاه های این دو اندیشمند ,Baker ;٢٠٠٩ ,Koukouzelis) (٢٠٠٧ ,Frazer ;٢٠٠٧ ,Budde ;٢٠٠٨، تبیین اندیشه ورزی راولز در باب جامعه بسامان جهانی (٢٠٠٧ ,Kochi ;٢٠١٥ ,Eckert ;٢٠١٥ ,Doyle II) و نگاه ویژه او به دلالت های فلسفی و سیاسی کانت در مطالعات کنونی (١٩٨٠ ,Rawls)، تاثیر بسزای راولز در جهت دهی اتوپیا-واقع گرایانه به مباحثات جاری درباره صلح جهانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است (٢٠١٠ ,Pettit).
راولز بر مبنای توافق اجتماعی تا آن جا پیش می رود که نظریه عدالت را ارایه کند و این نظریه از دیدگاه سیاسی بر نهادهای دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی و از نظر اقتصادی بر سیاست هایی اتکا دارد که برابری نسبی توزیع را بر پایه ارزش های اساسی نظیر ثروت و پایگاه ایجاد مینماید."