چکیده:
ازجمله نیازهای آدمی ، نیاز به تفریح سالم است که براساس آموزههای دینی و سبک زندگی رضوی، بخشی از زمان مسلمانان را به خود اختصاص می دهد. با این حال، افراط در لذتجویی و سرگرمی ، از مصادیق لهو و لغو و نیز اتراف و تن پروری، از آسیب های تفریح ناسالم به شمار می رود. به همین دلیل در سیره و سخنان امام رضا(ع ) بر پرداختن به تفریح سالم و حلال در چارچوب موازین شرعی و به اندازه تاکید شده است . نکته جالب در سبک زندگی رضوی، توجه دادن فرد به شخصیت والا و اهداف متعالی انسانی است تا جایگاهش را بالاتر از آن بیند که به کارهای بیهوده دست یازد. از سوی دیگر، بر پرهیز از مصارف زائد، تشریفاتی و تجملاتی با هدف تفریح و سرگرمی نیز به عنوان نمودهای قناعت تاکید شده است . نکته قابل توجه در این عرصه ، تاثیر منفی افراط در لذتجویی و زیادهروی در تفریح و سرگرمی و رفاهطلبی عمومی بر ایجاد تمدن و بقای آن است ، طوریکه به گفته ویل دورانت ، این خود یکی از علل افول تمدن بزرگ اسلامی پس از سده هفتم بوده است . مسئله اصلی نوشتار حاضر، تبیین حد و مرز تفریح سالم و نقش آن در تمدن سازی در پرتو آموزههایرضیو ست . روش صورت کتابخانه ای و شیوه بررسی ، توصیفی - تحلیلی است .
خلاصه ماشینی:
"مقصود از لهو، لغو و لعب نکوهش شده در دین چیست و چگونه می توان لذت های حلال و تفریح های سالم را- که حتی ممکن است نوعی عبادت به شمار رود- از اموری همچون لهو و لغو- ه ک مکروه یا حرام تلی ق می شود- تمایز داد؟ نوشتار پیش رو تلاش دارد به پرسش هایی از این دست با تأکید بر آموزه های رضوی پاسخ دهد.
مرد نیز برخاست و رفت (کلینی ، ١٣٦٥، ج٦: ٤٣٧) بدین سان ، امام رضا(ع ) با نقل این سخنان ، فرد را به خویشتن خویش می برند و از او می خواهند که خود بیندیشد آیا شایسته است به کارهای لهو و لغو بپردازد و جایگاه خود را تنزل داده از مقام قرب و معنویت نیز باز ماند!؟ اتراف )رفاه زدگی و مصرف گرایی ( از آسیب های تفریح و سرگرمی و مرزهای آن ، افراط در لذت جویی در عرصه مصرف و لذت های مادی است که در قرآن کریم و روایت ها، با نام "اتراف " تعبیر می شود.
با این همه ، قناعت هرگز به معنای رها کردن کار و تولید و راضی شدن به مشکلات و عامل عقب ماندگی اقتصادی نیست ، بلکه خود، زمینه ساز رشد اقتصادی است ، زیرا جامعه ای که مصارف اضافی خود را حذف کند و از تجملاتی که براساس نیازهای کاذب و روحیه اشرافی گری به وجود می آید دوری کند، می تواند پس انداز بیشتری برای سرمایه گذاری های لازم در توسعه داشته باشد، نکته ای که ماکس وبر بر آن تأکید داشت و درواقع ، پیدایش سرمایه داری و توسعه در غرب ، معلول زهد پروتستانیسم بود (نک : وبر، ١٣٧١: ١٥٠-١٤٧)."