چکیده:
افسردگی ، اختلال روانی شایعی اس ت که اثرات ناتوان کنندٔه اجتماعی واقتصادی دارد. داده افاسسردت گی تاکایمدوبزره تتفواجوه ت هزایادییجنسبریتحی سدب ر امخبتالاحل ث افجنسسردیگتی بپه یامخدودب اختوتصجاهص به متن و زمینه اجتماعی زندگی انسان هاست (کرافورد و انگر، ٢٠٠٤). تفاوت های جنسیتی در شیوع افسردگی در مطالعات متعددی گزارش شده است . زنان صرف نظر از ملیت یا سطح اجتماعی و اقتصادی در مقایسه با مردان به ط ور معناداری بیشتر دچار افسردگی میشوند (پی کینلی ، ٢٠٠٠ و برانون ، ٢ح٠د٢٠زی)ا.د تیفا اوزت هط ارییق جنط سرحیتوای رهادریشنقیوش ع اخجتنلاسل یتهای یوروکانلیی ش، خهصاویصاف ارفهنسگری دگ تی اثیتا مهایپذنیقردش . مطجانلعسة یتفی علی یزبان درافنظسررگدرگفتی ن زانافن سودمگری دان برمحتاسهل ب دجاننشسجیوت راو بط رارسحاوارس داونشفرجضوییاة ن پژمتواههشی زن موورمدردب ترفراسوت ی مقعنراادراردایده وجاوست ند:ارد١. ٢بین ط رمحیوزاارن ه اهفایسرندقگش جنسیتی در میزان افسردگی آنها تفاوت ایجاد می کند. بدین منظور پرسش نامه اجفنسسریدتگی ی بم ب-ک فروم یرافاسرست ی دوبرم رفوریم یفاک سنمی ونه و ازپرزنسان ش وناممهردان ط رمحتواارهل یدان نشقجش (م٠تا٦ه=ل N)زن اجورامرشد دت.فانوتات ج معنناشداارن ی مویوددهدنداکرده . بهین مچنمییزن ان نتاایفج سنردشگان ی مداین دشهجدویاکن بین میزان افسردگی در زنان و مردان دو گروه بر حسب ط رحواره های نقش جنسیتی تفاوت معنادار است ؛ (>P ،=df، ٢.٥٢= t) در زنان و (>P ، =df ،٢= t) در مردان . در هر دو گروه ، برخورداری از ط رحواره های نقش جنسیتی مردانه به کاهش افسردگی منجر شده است ولی وجود ط رحواره های نقش جنسیتی زنانه در هر دو گروه تفاوت معناداری را در میزان افسردگی نشان نداده است . بنابراین ویژگی های شخصیتی صرفا زنانه منجر به افسردگی نمیشود، بلکه فقدان ویژگی های مردانه است کـه افسردگی را افـزایش میدهد. نتـایج بر حسب شکل گیری ط ـرحواره های نقش هـای جنسیتی انعطـاف پذیر و تغییـر کلیشه هـای فــرهنگی
در جهت ایجاد موقعیت های اجتماعی برابر در پیشگیری از شیوع افسردگی بین
زنان و مردان دانشجو مورد بحث قرار گرفته است و پروراندن صفاتی چون جرات،
احترام به خویش، استقلال و انعطاف پذیری در دختران و پسران از طریق نظام های
آموزشی و خانوادگی که در کاهش افسردگی نقش دارند نیز توصیه شده است.
خلاصه ماشینی:
"درعـین حـال اگرچـه در اکثـر جوامع نسبت افسردگی زنان به مردان بیشتر گزارش شده اسـت ، امـا در برخی فرهنگ ها، به عنوان مثال در برخی جوامع کشاورزی و نیز در برخی موقعیت های اجتماعی برابر مثل دانشجویان دانشگاه و در گـروه سالمندان ، تفاوت هـای جنسـیتی در میـزان افسـردگی گـزارش نشـده است .
٢- پرسش نامة نقش جنسی بـم - فـرم فارسـی : ایـن پرسـش نامه که براساس نظریۀ ط رحواره های نقش جنسیتی توسط سندرا بم (بـم ، ١٩٨٣) تدوین شده است ، شامل ٦٠ صفت یا ویژگی شخصیتی اسـت که افراد با انجام این پرسش نامه در یکی از چهار گروه جنسیتی ، زنانه ، مردانه ، دوجنسیتی و نامتمایز قرار می گیرنـد.
به عبارت دیگر، در زنان با ط رحواره هـای نقـش جنسـی زنانـه میـزان افسردگی تفاوت معناداری را نشان نداده است ، لیکن در گـروه زنـان بـا برخورداری از ط رحواره های نقش جنسی مردانه ، از لحـاظ افسـردگی و غیرافســردگی تفــاوت معنــادار اســت و ط رحــواره هــای نقــش جنســی مردانــــه ، در زنــــان بــــه عــــدم افســــردگی منجــــر شــــده اســــت (>p،=df،=t)، به عبارت دیگـر، زنـانی کـه میـانگین نمـرات آنها در مقیاس مردانگی بالاتر است ، از میـزان افسـردگی شـان کاسـته شده است .
(١٣٨٣ همچنین براساس نتایج به دست آمده ، فرضیۀ دوم پژوهش یعنی این فرضــیه کــه "ط رحــواره هــای نقــش جنســیتی در زنــان و مــردان متأهــل دانشجو در میزان افسـردگی آنهـا تفـاوتی ایجـاد مـی کنـد"، درخصـوص ط رحواره های نقش جنسی مردانه تأیید می شود."