چکیده:
مشروعیت استعمال فنون موسیقایی در آواهای مذهبی به یکی از چالش های جامعـه دینـی امروز تبدیل شده به گونه ای که بررسی فقهی و تطبیقی در این حـوزه را بـه ضـرورتی اجتنـاب ناپذیر بدل کرده است . نوشتار حاضر، در یک بررسی جامع و فراگیر صوت ، عرفـا مطـرب را بـه عنوان موضوع حرمت غناء معرفی میکند. به علاوه ، مدعای انصـراف مفهـوم غنـاء بـه غنـای لهوی و شبهات مطرح حول موضوع غناء اعم از شبهات مفهومیه و مصـداقیه نمـی توانـد مقیـد اطلاق حرمت غناء باشد. نگارنده با تطبیق نتایج بحث بر اسلوب تـلاوت حرفـه ای عقیـده دارد، دلایلی چون تنگناهای تجویدی و حساسیت های شرعی سختگیرانه در جنبه موسیقایی تـلاوت ، موجب شده در قیاس با دیگر آواهای مذهبی آسیب کمتری در زمینه ورود اصوات محرم متوجه تلاوت حرفه ای باشد. در همین راستا، این نکته بیـان شـده کـه صـوت لهـوی حرمـت مطلـق نداشته ، اما استعمال آن در تلاوت قرآن حرام است . روایات مشتمل بر استحباب تغنـی و ترجیـع در تلاوت نیز نمیتواند مخصص حکم حرمت مطلق غناء باشد. همچنین در فقه شـیعی مـانعی برای استعمال الحان موسیقی عربی در تلاوت نیست ، به شرطی که این الحان ، غنایی و لهـوی نباشند و موجب سبکی و وهن کلام الهی نشوند. اهل سنت مناط صحت یا عدم صحت شـرعی استعمال الحان را بر حکم شرعی غناء متوقف نمیدانند. نوشتار حاضر بازخوانی و برداشـت هـای نوینی از مدلولات برخی روایات مشهور مرتبط با حوزه زیباخوانی قرآن کریم ارائه کرده است .
خلاصه ماشینی:
"به گمان ما آنچه باعث شده برخی ، خصوصا متأخران از فقهای شیعه ، از ایـن تعریـف دسـت بکشند و یا آن را مقید نمایند، اعتماد آنان بر مفاهیم عرفی غناء و مصادیق موجود در جامعـه بوده ، به گونه ای که آنها را به این تردید رسانده است که صوت مشـتمل بـر ترجیـع مطـرب چگونه میتواند موضوع واقعی حرمت غناء باشد، اما باید گفت اولا ورود فقیه در تعیین حـدود و ثغور موضوعات ، در جایی که ملاک مفهوم حقیقی موضوع شرعی است ، جایز نیسـت ، ثانیـا برخی (کاشانی ، همان ؛ خوانساری، رسالۀ فی الغناء، ١٣٧٦: ٢.
در پاسخ می گوییم ظاهرا مراد از ترجیع در دیدگاه قائلان به قول اول ، زیرو بم و کم و زیاد کـردن پـرده هـای صـوتی بـا فواصل نسبتا زیاد است ، اما باید گفت در علم موسیقی نیم پرده ها و ربع پرده هـا ـ کـه بعضـا برای همه گوش ها قابل درک نیستند ـ اصوات مطرب و دلنشین پدید می آورند و ترجیـع بـه مفهوم مورد توجه این گروه نیز در آنها وجود ندارد، ثانیا حتی اگر قبول کنیم کـه قـائلان بـه دیدگاه اول ترجیع را، به مفهوم موسیقایی آن می پذیرند، بایـد گفـت طـرب مسـتلزم ترجیـع صوت است (و نه بالعکس ) ـ همان گونه که شریف کاشانی (شریف کاشانی ، ذریعۀ الاستغناء، ١٣٧٦: ٢.
عدم اعتبار حزن در مفهوم طرب برخی محققان غالبا با این پیش فرض که حزن حاصل از مراثی و تلاوت قرآن نمی تواند مذموم باشد یا اینکه غناء مختص آواهای رقص آور و شهوانی است ، خواسته اند مفهـوم طـرب را به حالت شادی آفرین آن منحصرکنند (کشمیری ، رسالۀ فی الغناء، ١٣٧٦: ٨٩٨)."