چکیده:
یکی از چالش هایی که وجود دارد احکام صادره نسبت به حق حضانت مادران مبتلا به اختلالات روانی است که به دلیل فقدان قانونی دقیق ، این افراد تحت عنوان مجنون مورد بررسی قرار میگیرند. هدف ما تبیین اختلالات روانی مادر از جنون است ، تا به وضع قوانین در حوزه ی رعایت حقوق این افرد کمک کنیم . روش این مقاله کتابخانه ای - تحلیلی است . یافته های به دست آمده عبارتند از این که : در فرض ابتلاء مادر به اختلالات روانی باید ابتدا نوع اختلال وی برای دادگاه مشخص شود و بعد صلاحیت وی نسبت به حضانت بررسی شود، زیرا اختلالات روانی، معنایی اعم از جنون دارند و به سه دسته تقسیم میشوند: اختلالات روانی جنونی، سفهی و معتوهی. به صرف ابتلاء مادر به اختلال روانی، نمیتوان مانند جنون حکم به سلب حضانت وی نمود. در اختلالات روانی سفهی و اختلالات روانی معتوهی، شرایط روانی مناسب برای پذیرش حضانت در مادر وجود دارد و در برخی موارد حتی حضانت فرزند، منجر به بهبود حال مادر می شود، اما در اختلالات روانی جنونی، مادر شرایط غیرقابل درمانی دارد و به دلیل ماهیت آن اختلال ، نه تنها توانایی حضانت را ندارد بلکه به مصالح فرزند آسیب میزند که در این موارد، حق حضانت از وی سلب میشود.
One of the current challenges is the issued verdicts regarding the custody of mothers suffering from mental disorders which، due to lack of accurate regulations، causes these people to be categorized as insane individuals. This study is aimed at distinguishing mental disorders from the insanity of the mother so that we could help enact laws and regulations to protect the rights of these persons. Findings of this study are as follow: if the mother is suffering from mental disorders، first the type of mental disorder should be determined for the court and after that her eligibility for the custody of the child should be investigated since mental disorders come under the general term insanity and are categorized into three groups: schizophrenia، minor insanity and foolishness. If the mother is suffering from a mental disorder، her right to the custody cannot be taken away based on their insanity. In cases where the mother is suffering from minor insanity or foolishness، proper mental conditions exist for granting the custody and in some cases even the custody itself can make the mother recover from her mental problem. However، a mother suffering from schizophrenia is not curable and she cannot be granted the custody of children because it may be detrimental to the children in which case she cannot have the right to custody.
خلاصه ماشینی:
"از این رو این روایت بیانگر استحقاق حضانت برای مادرانی است که (علاوه بر سایر شرایط حاضنه ) از سلامت روانی برخوردار باشند و در خصوص اینکه آیا مادری که مبتلا به اختلالات روانی است میتواند مستحق حضانت باشد یا خیر باید گفت آنچه که امام علیه السلام آن را از موانع حضانت مادر میداند، قساوت به معنی نادیده گرفتن مصالح طفل و آسیب رساندن به وی است که این از لوازم جنون به معنی زوال عقل و فساد عملکرد مغز میباشد، زیرا در صورت ابتلاء مادر به اختلال روانی جنونی است که وی مشائر خود را از دست میدهد و قدرت تشخیص مصالح فرزند را ندارد و حضانت به کسی غیر از وی واگذار میشود.
مادر مبتلا به اختلالات روانی معتوهی– سفهی (که عبارتند از: اختلال اضطرابی، شبه جسمی، ناشی از مواد مخدر، شخصیت ، انطباقی، روان تنی، کنترل تکانه و جنسی) در صورت پذیرش درمان ، بعد از پایان دوره ی درمان مستحق حضانت فرزندش است اما در صورت امتناع از درمان ، به دلیل ظاهر عمومات سخن امام علی (علیه السلام ) که مادری که قساوت قلب به معنای اختلال روانی جنونی دارد، مستحق نفقه نیست طبق مفهوم مخالف سخن امام حسین (علیه السلام ) مادری که دلسوز نباشد صلاحیت حضانت ندارد، (دلسوز نبودن در این جا مترادف با اختلال روانی است ) و بر طبق اجماع فقها در شرطیت عقل برای استحقاق حضانت ، حق حضانت از وی سلب میشود زیرا با نپذیرفتن مقدمه ی حضانت که درمان شدن است ، اقدام به ضرر خود(که امتناع از درمان شدن است ) کرده است ."