چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده های شهر تبریز میپردازد. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متاهل شهر تبریز است که با استفاده از فرمول کوکران ٣٨٤ نفر انتخاب و روش نمونه گیری طبقه ای مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزار تحقیق پرسش نامه و از نرم افزار spss برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است . نتایج نشان داده است که بین متغیرهای میزان تحصیلات زنان ، میزان تحصیلات مردان ، درآمد زنان و درآمد مردان با ساختار قدرت در خانواده در سطح خطای کوچکتر از ٠.٠١ رابطه معناداری وجود دارد. همچنین ، متغیرهای تعداد سال های زندگی مشترک، تعداد افراد خانواده و فاصه سنی زوجین به صورت معکوس ، رابطه معناداری با جایگاه زنان در ساختار قدرت خانواده دارند. نتایج رگرسیون نیز نشان داده است که از بین متغیرهای مستقل ، سه متغیر تحصیلات مردان ، وضعیت اشتغال زنان و میزان درآمد مردان مهم ترین تبیین کننده های دموکراتیک ترشدن ساختار قدرت خانواده هستند..
خلاصه ماشینی:
"١. پیشینۀ پژوهش نتایج پژوهش منصوریان و قادری (١٣٧٤) نشان داد که تصمیم گیری در خانواده بیشتر تحت تأثیر تحصیلات زن و شوهر و منزلت شغلی شوهر و محل تولد زن است و هرچه بر میزان تحصیلات زن و شوهر افزوده شود، قدرت و نقش زنان در تصمیم گیریها نیز بیشتر شده و این باعـث بیشـترشـدن مشارکت مردان در انجام امور خانه میشود؛ به بیان دیگر، افزایش تحصیلات زنان تـأثیری مثبـت بـر تعدیل ساخت مردسالارانه قدرت دارد.
نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه های ٥ و ٦ و نتیجۀ ضریب همبستگی پیرسون برای فرضیۀ ٧ بیانگر رابطۀ معکوس و معنیدار بین متغیرهای ذکرشده با متغیر وابسته است ؛ به این معنی که با افزایش فاصلۀ سنی زوجین ، تعداد افراد خانواده و تعداد سال های زندگی مشترک، ساختار خانواده از حالت دموکراتیک و مشارکتیبودن در تصمیم گیریها خارج شده و به سوی سنتیبودن و اقتدارگرایی یک طرفه گرایش پیدا میکند.
بر طبق نظریۀ منابع ، داشتن منابع باارزش باعث قدرت بیشتر فرد در خانواده میشود و اشتغال زنان را میتوان یکی از منابعی دانست که سبب افزایش قدرت و نفوذ زنان و ارتقای جایگاه آن ها در جامعه میشود، به ویژه آنکه زنان شاغل به دلیل استقلال مالی در مقایسه با زنان خانه دار از قدرت تصمیم گیری بیشتری در خانواده برخوردار هستند؛ به عبارتی، ساخت قدرت در خانوادة زنان شاغل نسبت به زنانی که شاغل نیستند، دموکراتیک تر است (عنایت و دسترنج ، ١٣٨٩: ١١٦)، این در پژوهش حاضر نیز تأیید شده و در خانواده هایی که زنان شاغل هستند، بیشتر تصمیم گیریها به صورت مشترک و توافقی انجام میشود."