چکیده:
مقاله حاضر به ابعاد محتوایی و ساختاری توسعه و تعالی نظر و عمل انسان از مجرای بسط ارزش های مدنی در جامعه توجه دارد. تحلیل و تبیین این موضوع در این مقاله، بر پایه قرائت حکمت متعالیه از منظومه حکمت و معرفت اسلامی استوار است. در آغاز، پس از تبیین ماهیت حیات اجتماعی، به این مسئله اساسی عطف نظر شده که ارزش های بنیادین هدایتگر حیات مدنی و توسعه و تعالی انسان در ساحت عمومی را تحت چگونه ساختاری می توان مقوله بندی کرد. ترتب سه نظام «نیازها»، «عمل کردها» و «پاداش ها» بر ابعاد طولی تعاملات انسان، یعنی انسان در نسبت با پروردگار متعال، خود، دیگری و خلقت الهی، ساختاری را فراهم آورده که بر اساس آن می توان ارزش های بنیادین را شناسایی و ارائه کرد. در ادامه، چگونگی اصطیاد مفهومی ارزش های بنیادین آمده در ساختار یادشده، در چارچوب منظومه معرفت دینی و حکمی توضیح داده شده است. ازجمله مباحث مهم در این مقاله، تبیین ساختار سه سطحی بسط و انتشار ارزش ها در ساحت اخلاق عمومی و فرهنگ است.
At the present essay we are studying on content and structure of development and transcendence of human’s thought and practice by means of extension social values. Our explanation in this subject based on principles of transcendental philosophy (Hikmah al-Muta'aliyah). After explaining the quiddity of social life، the beginning of the article reflected on this main problem that the fundamental values leading the social life and the development and transcendence of human in general aspect، under which structure could be categorized. The structure is drafted in this essay، indeed، is concluded of regarding society in three system، namely needs system، functions system and testimonial system، and regarding human involved in four relations، namely، in relation with God، oneself، others and creatures. So، we try to show، how we can present an ideal type of a prior conceptual structure based on framework of religious knowledge.
خلاصه ماشینی:
"مبدأ (بستر نیاز وجودی) مجرا (عملکردها: روندها و ساختارها) غایت (پاداش و ارزش) در بعد الهی ---- ---- ---- در بعد درونی ---- ---- ---- در بعد زیستی ---- ---- ---- در بعد اجتماعی ---- ---- ---- در ارتباط با ساختار ارزشهای بنیادین هدایتگر توسعه و تعالی نظر و عمل انسان در جامعه، باید به چند نکته توجه کرد: اولا در این طرح ساختاری که ناشی از ضرب ابعاد وجودی انسان در انواع نظامات نظر و عمل انسان است، دوازده موقعیت نظری وجود دارد و در هر موقعیت نظری، مفاهیم مستقر در مراتب بالاتر، در مراتب پایینتر از طریق هویت فردی انسان حضور ارزشی دارند؛ درنتیجه مفاهیم در مراتب پایینتر تبلور و تجلی مفاهیم در مراتب بالاتر قلمداد میشوند.
رعایت عدالت، نهتنها در ابعاد طبیعی و کالبدی حیات انسان، مشمول این معناست، که تحقق عدالت در ابعاد مدنی حیات انسان نیز اینچنین است؛ به بیان دیگر تنها با تحقق عقلانیت و عدالت است که جامعه، بستر رشد و تعالی انسان میشود و وجود چنین بستری، یعنی جامعهای استوار بر اساس عقلانیت و عدالت برای تعالی و رشد فرد ضروری است؛ چراکه بسیاری از نیازهای ذاتی مادی و معنوی انسان، تنها در بستر زندگی اجتماعی پاسخ شایستۀ خود را مییابند.
این جهان ارزشی از طریق مظاهر فرهنگی و سلوکی، خود را در ساحت روابط اجتماعی منعکس میکند و نظام معنایی، نمادی و زبانی انسان را شکل میدهد و ازآنجاکه رفتارها بر مبنای نظام مطلوبیتهایی شکل میگیرند که جهان معنایی آنها را مطلوب نشان داده، میتوان چنین نتیجه گرفت که نحوۀ توسعه و تکامل تاریخی ابعاد فردی و اجتماعی حیات انسان، متفرع بر چگونگی تحقق شاکلۀ ارزشهای بنیادین به لحاظ علمی و عملی در واقعیت اجتماعی است."