خلاصه ماشینی:
"در ادامـه بـا نام بـردن از مهم تریـن اندیشـمندان ایـن شـاخه ٔ علمـی همچـون افلاطـون ، ارسـطو، سـنت آگوسـتین ، یواخیـم فیـوره ، بوسـوئه ، فیختـه ، هـگل ، مارکـس ، آگوسـت کنـت ، اشـپنگلر و تویــن بــی ، پرســش های مطــرح در فلسـفه ٔ نظــری تاریــخ بیــان شــده اســت و در پایــان ایــن مبحـث چنیـن میآیـد: »فلسـفه ٔ نظـری تاریـخ را بسـته بـه این کـه حرکـت و سـیر تحـول تاریـخ بــه عنــوان یــک هویــت مســتقل و قائــم بــه ذات را چگونــه تحلیــل کنــد، بــه دو گونــه ٔ »فلســفه ٔ دوری « و »فلســفه ٔ خطــی « تاریــخ تقســیم میکننــد« )همــان : ٤٠( .
رویکـرد پسـامدرن بـه تاریـخ و معرفـت تاریخـی بـا تأکیـد بـر این کـه همـه ٔ تاریـخ ، تاریـخ زمـان حـال اســت و گزینــش مــورخ و تفســیر خــاص او گذشــته را معنــا می بخشــد، اگرچــه در ظاهــر بــا طــرح ایـن ادعـا کـه »حقیقتـی وجـود نـدارد و هرچـه هسـت تفسـیر اسـت «؛ عینیـت و گذشـته گرایی را بـه نفـع تاریخ منـدی کم رنـگ یـا بـه گون ـه ای حـذف میکنـد، امـا از ایـن حیـث اهمیـت فراوانـی دارد کــه در پرتــو گزینــش و نگــرش مورخــان ، راه را بــرای فایده منــدی بیشــتر تاریــخ و داشــتن تفســیرهای تاریــخ بــه جــای تفســیری واحــد همــوار میکنــد )همــان : ١١٨( .
در تبیین هــای تاریــخ بایــد بــه ایــن نکتــه ٔ مهــم توجــه شــود کــه رویدادهــای تاریخــی معمــولا بیــش از یـک معنـا دارنـد، و نیـز یـادآوری ایـن نکتـه مهـم اسـت کـه سـخن گفتن از تبییـن صـرف در تاریـخ مفهومــی نــدارد، بلکــه لازم اســت تبییــن را بــا در نظــر داشــتن ارتبــاط آن بــا مفهوم هــای دیگــری همچــون تفســیر، فهــم ، علیــت ، معرفــت و غیــره اســتفهام کــرد )همــان : ٢٥١( ."