چکیده:
بیدل، همانند هر شاعر بزرگ دیگر، موتیوهای خاص خود را دارد. بعضی پدیده ها برایش جالب هستند و دستمایه مضمون سازی. او از زوایای گوناگون به آنها می نگرد و گاه کشف های خیره کننده ای می کند. نقش مایه شعر بیدل، «آینه» است که در همه موارد، به نمادی چند معنائی تبدیل شده و یکی از اساسی ترین نقش ها را در محور معنایی و ساختاری شعر بیدل به عهده گرفته است. حکیم بیدل، فرد کامل و نمونه عالی و موفق شعر و شاعری و یکی از شگفتی های قلمرو خلاقیت زبان فارسی است. او مهارت و توانائی عجیبی در تبیین سخن دارد. فهم و توضیح زبان و بیان و اندیشه های ژرف و باریک بینانه عرفانی بیدل به زبان تفصیل، عمر گروهی از زبده ترین اگاهان را به سر خواهد آورد و این نیست مگر جوشش فیض ازلی از جان و دل و زبان این شاعر بزرگ که حاصل عمر پربارش، جهانی رااز و معناست.
خلاصه ماشینی:
موج دريا را به ساحل همنشيني مشکل است بيقراران نذر منزل کرده اند آرام را به خاطر اين دسته از اشعار بيدل است که به او حق ميدهيم اگر تفاخر کند و بگويد : به معني گر شريک معنيات پيدا نشد بيدل جهان گـشتم بـه صـورت نيـز نتـوان يافـت مانندت با گزينش از اشعار دسته هاي دوم تا پنجم از ميان ديوان عظيم او، يک ديـوان بـا حـدود پانصد غزل ناب و هزاران تک بيت شگرف را مي توان بيرون کشيد .
بيدل ، بارها از استعارة آيينه بهره جسته تا هم اين فعـل ديـدن خود و پيامدها و سردرگمي هاي آن را نشان دهـد و هـم بـه حيـرت برخاسـته از آن اشـاره کند و اين يکي ازمعناهايي است که بيدل به آينـه منـسوب کـرده اسـت ، چـرا کـه آيينـه بـه چشمي يگانه و گشوده بر هستي ميماند که از محتوا و پيش داشت ، تهـي گـشته و تنهـا بـاز نماياندن آنچه را هست آماج کرده است و چه جوهره اي خـالص تـر از ايـن بـراي توصـيف حيرت ميتوان سراغ کرد؟("من "در شعر بيدل : سايت کانون ادبيات ايران ) - عيب جو عيب جو گر لاف بينش ميزند آئينه وار/ تيرباران زبان طعن جوهر ميشود (غ ٩ / ب ٦) آئينه وار، قيد تشبيه است ؛ به معني «به مانند آينه » .