چکیده:
مسئلة تجدید حیات اسلام و در مرحلة پیشرفتهتر آن، «رنسانس اسلامی»، به طور ویژه در دو قرن اخیر از طرف مصلحان و متفکران دینی جهان اسلام، به منظور حل و فصل مسئلة عقبماندگی و نیز برخورد با مسئلة هجوم فرهنگ و استعمار غربی، مطرح شده است. به عقیدة بسیاری از محققان، اقبال لاهوری از مهمترین اصلاحگران دینی است که در استمرار جنبش احیاگری نقش عمدهای داشته است. او فیلسوفی آشنا با مبانی فکری اسلام و مسلمانی آگاه به وضعیت جوامع اسلامی بود و با این دانش و بینش، فعالیتهای اصلاحطلبانة خود را ادامه میداد و در نهایت ایدة یک کشور مستقل را برای اولینبار در میان مسلمانان هندوستان مطرح کرد. اقبال در عرصة شعر و ادب از نوادر به شمار میرفت و سرودههای خود را در خدمت آگاهی تودهها و بیدار کردن آنان قرار میداد؛ تا جایی که اکنون در نگاه اغلب اندیشمندان، وی یکی از نخستین منادیان وحدت اسلامی در جهان به شمار میرود. عمدهترین مباحث رنسانس اسلامی اقبال در کتاب احیای فکر دینی در اسلام تبیین شده و محور اساسی جهانبینی وی فلسفة «خودی» است. این نوشتار بر آن است ضمن تعریف جریان رنسانس اسلامی، آن را در آثار اقبال بازشناسد و علل گرایش او بدین مقوله را ارزیابی و سپس میزان تأثیرگذاری نظریات وی در جهان اسلام را تحلیل کند.
خلاصه ماشینی:
بررسی نظریة رنسانس اسلامی در تفکرات اقبال لاهوری پرستو کلاهدوزها حمید عابدیها چکیده مسئلة تجدید حیات اسلام و در مرحلة پیشرفتهتر آن، «رنسانس اسلامی»، به طور ویژه در دو قرن اخیر از طرف مصلحان و متفکران دینی جهان اسلام، به منظور حل و فصل مسئلة عقبماندگی و نیز برخورد با مسئلة هجوم فرهنگ و استعمار غربی، مطرح شده است.
علامه لاهور بهنیکی دریافته بود که حیات سیاسی و اجتماعی مسلمانان هند را نباید از جامعة بزرگ اسلامی بیرون از هند جدا دانست و از این رو بود که در سالهای بعد از بازگشت به وطن اشعاری را که در آن احساسات وطنپرستانه موج میزد از مجموعة آثار منظوم خود خارج کرد و به جای زبان اردو، که زبان اکثر مردم هند بود، زبان فارسی و تعبیرات شعر عرفانی فارسی را برای بیان آرا و افکار خود به کار گرفت؛ زیرا زبان فارسی از لحاظ تاریخی و فرهنگی دومین زبان مهم جهان اسلام به شمار میرفت.
او در همین سالها بود که به کشف مهم خویش یعنی «فلسفة خودی» دست یافت و مهمترین افکار خود را در مجموعة «اسرار خودی» در سال 1915 منتشر کرد و در نهایت با کتاب احیای فکر دینی در اسلام نظریة خویش دربارة فرایند رنسانس اسلامی و احیاگری در جهان جدید را مطرح و مدلی اصلاحی از دین عرضه کرد.