چکیده:
در شعر حافظ یکی از برجستهترین رابطههایی که دو جمله یا دو مصراع یک بیت را از نظر معنایی به هم پیوند می-دهد، رابطۀ تعلیلی ـ استنتاجی است. این نوع رابطه، الگوی ساخت بسیاری از ابیات شعر اوست. به طوری که از نظر ساخت جملههای بیت، مشخصۀ سبک شخصی او محسوب میشود. در این الگوی ساختی که گاه از دو جملۀ مستقل تشکیل شده و گاهی از یک جملۀ مرکب، یکی از جملات از نظر معنایی برای جملۀ دیگر، جملۀ نتیجه، حکم علت را دارد.در این نوشتار سعی بر این است تا نشان داده شود که در این الگو هر یک از جملات تعلیل و استنتاج به چه صورتهایی (امری، خبری، استفهامی و ...) آمدهاند و ترتیب آنها از نظر تقدم و تأخر به چه صورتی است و تغییراتی که با جابجایی جملات این ساخت به وجود میآید، چگونه است. در این نوشتار سعی بر این است تا نشان داده شود که در این الگو هر یک از جملات تعلیل و استنتاج به چه صورتهایی (امری، خبری، استفهامی و ...) آمدهاند و ترتیب آنها از نظر تقدم و تأخر به چه صورتی است و تغییراتی که با جابجایی جملات این ساخت به وجود میآید، چگونه است.
خلاصه ماشینی:
"تنها تفاوت این است که در اسلوب معادله و تمثیل ، ایـن علـت بـه صورت تشبیه بیان شده است ؛ اما در موارد مورد بحث ما در شعر حافظ ، بیان علـت بـه شکل تشبیه نیست ؛ با این حال از نظر زبان شناسی و ساختاری کاملا به هم شبیه هستند؛ طوری که اگر در ابتدای مصراع دوم آن ها ادات «چون » قرار دهـیم ، هـم شـباهت آن هـا نمایان میشود و هم ارتباط معنایی جملات بیت ؛ بنابراین از نظر ساخت ، هم صـوری و هم معنایی، ابیات زیر به هم شبیه هستند: حاشا که من از جور و جفای تو بنالم بیداد لطیفان همه لطف است و کرامت (حافظ ، ١٣٦٢: ١٩٦) با خانه به دوشان چه کند خانه خرابی؟ ایمن بود از سیل زمینی که بلند است (صائب ، ١٣٦٥، ج ٢: ١٠٤٠) صورت نبست در دل ما کینه ی کسی آیینه هرچه دید فراموش میکند (نقل از شفیعیکدکنی، ١٣٨٠: ٨٣) از نظر معنایی، مصراع دوم در تمثیل و اسلوب معادله هماننـد بیـت حـافظ ، اسـتدلالی است برای مصراع اول ."