چکیده:
دشمنان خارجی جمهوری اسلامی ایران در مواجهة جدید خود پس از وقوع انقلاب اسلامی، بر مسئلة هستهای ایران تمرکز کردهاند. تداوم دوازدهسالة این پرونده، در کنار فرسایشی شدن آن و احتمال درگیری نظامی بین دو طرف، فهم رفتار کنونی بازیگران این پرونده و پیشبینی رفتارهای احتمالی ایشان در آینده را ضروری کرده است. در این مقاله، تلاش شده است با استفادة ترکیبی از روشهای تحلیل رمزگان عملیاتی و نظریة بازیها (نظریة حرکت و بازی فزایش) علاوه بر نوآوریهای نظری آن، وضعیت احتمالی آیندة پروندة هستهای ایران در پرتو درگیری با گروه 5+1 بررسی شود. نتیجة این بررسی اینکه ایران در نظام بینالملل کنونی آموخته است که بدبینانه وضعیت فعلی خود را حفظ کند و کمتر خطرپذیری کند. رقیب نیز با برخورداری از چنین موضعی، باید ابتکار عمل را بهدست گیرد و روند پرونده را از وضعیت کنونی بنبست بهسوی وضعیت حل و فصل هدایت کند.
The enemies of I.R of Iran have problematized its nuke activities as a new allegation against it. Because the case took 10 years and the probability of war against Iran, it necessitates understanding the behaviors of the parties and foreseeing their future deeds. In this article, combining Operational Code Analysis and Games Theory (theory of move and acceleratory game), we would evaluate the possible future of the conflict between Iran and the group 5+1. Also we added some innovations to the game theory under the shadow of the method of operational code analysis. It concludes that historically Iran has learned to keep the status quo pessimistically and to risk less. Although the rival has the same attitude, it ought to take initiative, to pave the way and to lead the current deadlock state to solution (the improvement of the conditions of negotiations), because it is more powerful and potentially more risky.
خلاصه ماشینی:
دراین مقاله ،تلاش شده است بااستفادة ترکیبی از روشهای تحلیل رمزگان عملیاتی ونظریة بازیها (نظریة حرکت وبازی فزایش ) علاوه بر نوآوریهای نظری آن، وضعیت احتمالی آیندة پروندة هسته ای ایران درپرتو درگیری باگروه ٥+١ بررسی شود.
وضعیت گروه ٥+١ در نظریة حرکت در بازی ذهنی ایران بر اساس این نظریه ،اگر بازی ازحالت تعادل نش آغاز شود، «خود» عدم حرکت و «دیگری » حرکت راانتخاب می کند ودنبالة حرکت هایی که به این نتیجه منجر خواهد شدبه این ترتیب است که اگر هردوبازیگر دروضعیت نزاع -نزاع باشند، «خود» (ایران ) موقعیتش را درنوبت حرکتش تغییر نخواهد داد؛چراکه باتغییر موقعیت (انتخاب ) به حالت همکاری - نزاع منتقل خواهد شدکه درآن «خود» یک امتیاز می گیرد که درمقایسه باحالت پیشین (دارای دوامتیاز) دچار کاهش امتیاز می شودوازآنجا که دروضعیت «همکاری - نزاع »،گروه ٥+١امتیاز بیشتری نسبت به گزینة همکاری به دست می آورد، تضمینی برای انتقال به وضعیت 1.
انگیزة این تغییر سیاست هم این است که وقتی بازی به موقعیت نزاع - همکاری منتقل شود،این انگیزه برای ایران به وجود می آید که باتغییر انتخاب خود به سمت همکاری وکسب امتیاز بیشتر حرکت کند که همزمان منجر به افزایش امتیاز گروه ٥+١به بیشترین مقدار ممکن می شود.
از مقایسة وضعیت بازی ذهنی دوطرف این پرونده درقالب نظریة حرکت آشکار می شود که درنهایت ،گروه ٥+١به دلیل دارا بودن دوگونه ازتعادل نش (منازعه آمیز و همکاری جویانه ) ونیز دراختیار داشتن قدرت تحرک وخطرپذیری زیادتر،با وجود باور به تصویر سطح سوم (بدبینی ساختارگرایانه ) نسبت به نظام بین الملل (مطابق باتقسیم بندی والتز)، می تواندزمینة تحرک دربازی وتغییر رویکرد خصمانه وبدبینانه به رویکرد همکاری جویانه و مثبت برای ایران رافراهم سازد.
(1969), "The Operational Code: A Neglected Approach to The Study of Political Leaders And Decision Making".
G. (1983), "The Motivational Fundation of Political Belief Systems: A Re Analysis of the operational Code Construct".