چکیده:
در این مقاله ابتدا به معرفی گروه کار آفرینان در نظریهء جوزف شومپیتر پرداخته و سپس به عنوان یکی از مهمترین عوامل پیش برندهء توسعه فعلی کشور،وضعیت کار آفرینی در کشور را میسنجیم،سپس نقش و توجه دولت به این مقوله در برنامههای اول و دوم توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور را بررسی کرده و در نهایت پیشنهادهایی جهت ایجاد بستر فرهنگ و اجتماعی لازم،برای تشکیل طبقهء کار آفرین عنوان میکنیم.
خلاصه ماشینی:
"قدم اول توسعه کشور فرهنگ کار آفرینی به جای فرهنگ واسطه گری سعید فتح اللهی راد چکیده در این مقاله ابتدا به معرفی گروه کار آفرینان در نظریهء جوزف شومپیتر پرداخته و سپس به عنوان یکی از مهمترین عوامل پیش برندهء توسعه فعلی کشور،وضعیت کار آفرینی در کشور را میسنجیم،سپس نقش و توجه دولت به این مقوله در برنامههای اول و دوم توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور را بررسی کرده و در نهایت پیشنهادهایی جهت ایجاد بستر فرهنگ و اجتماعی لازم،برای تشکیل طبقهء کار آفرین عنوان میکنیم.
این در حالی است که در برنامه اول به سرمایه گذاری خارجی و درآمدهای نفتی بیشتر تاکید شده بود و به نظر میرسدبرنامه نویسان با جریان جهانی بها دادن روز افزون به نیروی انسانی و افزایش بهرهوری آنان در جریان تولید که دارای مفاهیم مشابهی با بحث کار آفرینی است،همسو شدهاند.
تعاون از نظر ایجاد فرصتهای کار و کسب و مبارزه با محرومیت و فقر،در گشته مفید و مؤثر واقع شده است،با این همه، هنوز به درجاتی نرسیده است که از جهات اقتصادی توسعه یافته به شمار آمده،ارزشهای اجتماعی و اقتصادی خود را در سازماندهی فضائی کشور یعنی در ابعاد منطقهای و جهانی احراز و به ویژه نقش اقتصادی قابل محاسبهای به دست آورند،و از این دیدگاه،هنوز فاصله بسیاری با بخش غیر تعاونی کشور دارند."