چکیده:
اولویتبندی پروژههای استراتژیک در سازمان، یک مسئلۀ تصمیمگیری چندمعیاره است که بهدلیل عدماطمینان موجود در قضاوتهای خبرگان، همواره نمیتوان آنها را با مقادیر عددی و دقیق بیان کرد. هدف این پژوهش، معرفی تئوری سیستم خاکستری (روش درجۀ امکان خاکستری) و کاربرد آن در رتبهبندی پروژههای استراتژیک سازمانی در محیط غیرقطعی است. در ابتدا، شاخصهای کیفی استخراجشده از اسناد استراتژیک سازمان (شاخصهای استراتژیک)، توسط متغیرهای زبانی خاکستری تعیین وزن شدند و سپس، حد تأثیر هر شاخص بر روی پروژهها بررسی شد. در ادامه، با استفاده از الگوریتم درجۀ امکان خاکستری، پروژههای مورد مطالعه با رویکرد احتمال نزدیکی هر گزینه به گزینۀ برتر نسبت به یکدیگر رتبهبندی شدند. با توجه به احتمالات بهدستآمده از بررسی هر پروژه، گزینهای که در فاصلة کمتری از گزینة برتر قرار داشت، در رتبة بالاتری قرار گرفت و مدیران شرکت، نتایج رتبهبندی پنج پروژه با این روش را منطقی و پذیرفتنی تشخیص دادند.
This prioritization of the projects in the organization is a multi-criteria decision making (MCDM) that because of the uncertainties existing in experts judgments, these cannot be represented accurately with numbers. The scope of this research is the introduction of the Grey system theory (Grey Possibility Degree Method) and application in ranking strategic organizational projects in an uncertain environment. First, qualitative indicators, which were extracted from the companys strategic documents (strategic indicators), are weighted using Grey verbal variables. Subsequently, the effect of each indicator on the projects was investigated. After that, using the GPD algorithm, the projects under study were ranked by looking at the probability of how close each choice was to the preferred choice. Based on the probabilities found from studying each project, the choice that was closest to the preferred choice was ranked higher and using the above method, have been judged by the company executives as logical and acceptable.
خلاصه ماشینی:
استفاده از روش درجة امکان خاکستري به منظور رتبه بندي پروژه هاي استراتژيک در سازمان (مطالعة موردي : گروه مپنا) ناصر حميدي ١، محمدعلي والافر٢ اولويت بندي پروژه هاي استراتژيک در سازمان ، يک مسـئلة تصـميم گيـري چنـدمعياره است که به دليل عدم اطمينان موجود در قضاوت هاي خبرگان ، همواره نمي توان آن ها را با مقادير عددي و دقيق بيان کرد.
هدف اين پژوهش ، معرفـي تئـوري سيسـتم خاکسـتري (روش درجـة امکان خاکستري ) و کاربرد آن در رتبه بندي پروژه هاي استراتژيک سازماني در محيط غيرقطعـي است .
با توجه به اينکـه تحقيـق فوق از جنس تئوري آزمايي نيست ، اين سؤال که «چگونه مي توان با اسـتفاده از تئـوري سيسـتم خاکستري ، پروژه هاي استراتژيک را به منظور دستيابي بـه اهـداف راهبـردي در راسـتاي تحقـق چشم انداز سازماني ، ارزيابي و انتخاب کرد؟»، مبناي کار قرار گرفته است .
) در اين زمينه استفاده شده است ؛ ولي در اين تحقيق ، با توجه به کيفي بودن داده ها در امـر ارزيـابي ، کـم بـودن تعـداد خبرگان و خلأ ناشي از به کارگيري تصميم گيري چندمعيارة خاکسـتري در ارزيـابي و رتبـه بنـدي پروژه هاي استراتژيک ، از روش درجة امکان خاکستري استفاده شده است .
ازآنجاکه انتخاب پروژه هاي استراتژيک در سازمان هاي ايرانـي ، بـه طـور معمـول براسـاس روش علمي صورت نمي گيرد، در اين پژوهش سعي شد بـه منظـور انتخـاب پـروژه هـاي يـک شـرکت براساس شاخص هاي استراتژيک ، از روش تصميم گيري درجة امکان خاکستري استفاده شود کـه ازنظر کاربرد عملـي ، آسـان اسـت .