چکیده:
تاکنون صدها مستشرق راجع به قرآن کریم تحقیق کرده و آثاری منتشر کردهاند که بسیار قابل تأمل و بررسی است، اما در این خصوص توجه به یک نکته ضروری مینماید و آن علت گزینش هدفمند برخی موضوعات تحقیقی در خصوص قرآن کریم است. یکی از مهمترین مباحثی که خاورشناسان در پژوهش های قرآنی خود بدان توجه جدی نموده و به مطالعه و تحقیق در خصوص آن پرداخته اند، مسئله تاریخ قرآن می باشد که یکی از مهمترین زیرشاخه های متعلق بدان، مسئله جمع آوری قرآن، قرائات و وجود لهجه های مختلف در میان اعراب و نقش آن در به وجود آمدن اختلاف قرائات قرآنی است. این پژوهش به دنبال آن است که پس از بیان پیشینه تاریخی و احصاء اجمالی آثار مستشرقین در خصوص اختلاف قرائات قرآنی، به تبیین علل و انگیزههای ایشان از ورود به این عرصه تخصصی پرداخته و با ارائه یک دسته بندی کلی و تحلیل برخی آثار و جملات ایشان، نکات مهمی را در این زمینه بازگو نماید
خلاصه ماشینی:
از این روی عالمان علوم قرآنی و محققینی که در زمینه مطالعات مستشرقان به پژوهش پرداخته اند، معتقدند یکی از مهمترین مباحثی که خاورشناسان در پژوهش های قرآنی خود بدان پرداخته اند، مسئله تاریخ قرآن می باشد که یکی از مهمترین زیرشاخه های متعلق بدان ، مسئله جمع آوری قرآن ، قرائات و وجود لهجه های مختلف در میان اعراب و نقش آن در به وجود آمدن اختلاف قرائات قرآنی است (علی الصغیر، ١٣٧٢، ص٧؛ زنجانی ، ١٤٠٤ق ، ص١٠١) به عنوان نمونه ، در حالی که نسخه مکتوب و رایج قرآن در طول تاریخ و در اقصی نقاط جهان دارای اتقان و استحکام بوده ولیکن تعدد اناجیل اربعه به عنوان یک تابلو آشکار، نشان از ابهام و فقدان متن اصلی و ثابت کتاب مقدس مسیحیان دارد، بسی مایه شگفتی است که فردی همانند «گلدزیهر» به عنوان یکی از بزرگترین مستشرقین یهودی ، در آغازین صفحات کتاب مشهور خود به نام «المذاهب الاسلامیه فی تفسیر القرآن »، ادعای وارونه ای را فریاد بزند که هیچگاه قابل اثبات نیست : «هیچ کتاب مقدس دینی در جهان نیست که پیروان آن دین ، آن را نص وحیانی نازل شده کهن و اصلی بدانند و این همه اضطراب و بی ثباتی که قرآن دارد، در آن وجود نداشته باشد» (گلدزیهر، ١٩٥٥م ، ص٢).