چکیده:
یکی از قرائن مهم در فهم هر آیه، توجه به سیاق آن است. مفسران آنجا که پیوستگی نزول آیات ثابت گردد، در حجیت سیاق و تأثیر معنائی آیات در یکدیگر همداستانند. اما آنجا که پیوستگی اثبات نشود، یک آیه یا یک مجموعهایات را مستقل از سیاق شمرده و بدون توجه به بافت، تفسیر میکنند. گذشته از این دو، مقالة حاضر به شاخة سومی پرداخته که هر دو قسم فوق را شامل میشود. این پژوهش با روش تحلیلی ثابت میکند که در پرتو تعالیم اهل بیت(ع) هر پاره و بخشی از یک آیه، میتواند فارغ از کل آیه، مفید معنای دیگری هم باشد؛ و نیز هر آیة مرتبط با مجموعهای از آیات که با هم نازل شدهاند، میتواند علاوه بر مفادی که در کنار مجموعة خود دارد، مفید معنای مستقل دیگری هم باشد. البته در هر دو مورد، عدم تناقض معنای جدید با قرآن و سنت شرط اساسی است. این نظریه، که خود یک اصل و قاعدة تفسیری مهم است، توسط اهل بیت(ع) طراحی و آموزش داده شده، و شواهد روائی فراوان دارد و عرصة تازه و بدیعی را در مباحث وجوه قرآن و باطن آن میگشاید. اگرچه سازوکارهائی دارد که باید مراعات شود و لذا در همه جا و همة گزارهها، نمیتوان چنین تعمیمی داد
خلاصه ماشینی:
در اینکه یک پاراگراف ، ظهورش حجت است ، شکی نیست اما آیا تک تک فرازها نیز حجت هستند؟ یعنی آیا تک تک عبارات ، می توانند علاوه بر کل مجموعه ، مفید معنای خاصی باشند؟ این سؤال را در مورد قرآن می توان چنین مطرح نمود که اگرچه ممکن است چند آیة پی در پی ، در مقام تبیین یک حکم شرعی ، و یا بیان یک واقعة تاریخی نازل شده باشند، و در حجیت ظواهر آنان - در حوزة همان حکم شرعی ، یا همان واقعة تاریخی - شکی نیست ، اما آیا هر آیه ای از این مجموعه ، و یا حتی هر فرازی از یک آیة این مجموعه هم ، می تواند حجیت استقلالی داشته باشد؟ در بررسی رابطة فرازهای مستقل با اصل آیه یا مجموعه آیات ، دو فرض متصور است : ٢-١.
ولی امام (ع ) راه برداشت های متعدد را به پیروان خویش می آموزد، تا بتوانند از هر بخش و فراز آیه ، به گونه ای مستقل و در دایره ای بسیار گسترده استفاده کنند، و این نوع برداشت ، خاص مکتب اهل بیت (ع ) است .
با آنکه مراد از لمس در آیه ، تسلط علمی (طباطبایی ، ١٤١٧ق ، ج١٩، ص١٣٧) و مراد از مطهران ، اهل بیت (ع ) می باشد، ولی امام کاظم (ع ) این آیه را از مجموعه ایات این بحث جدا نموده و حکم فقهی استخراج کرده و امر می فرماید که لمس مادی قرآن بدون وضو و پاکی جایز نیست .