خلاصه ماشینی:
"مرتضی نور بخش-لنگرود عروج پله،پله آسمانی میشوم امتداد کهکشانی میشوم زیر باران گل و نور و نسیم باغ سبز زندگانی میشوم مثل یک رنگین کمان در طیف عشق زرد،آبی،ارغوانی میشوم یاسهای کوچه احساس را آفتاب مهربانی میشوم گر چه پیرم در نگاه روزگار شاخه ترد جوانی میشوم با عروجی تا خدا،آری خدا جاودانی،جاودانی میشوم سیمین دخت وحیدی-تهران (به تصویر صفحه مراجعه شود) اشاره یک چشم پر از ستاره بودم روزی یک سینه پاره پاره بودم روزی امروز مبین که سنگ احساس شدم من منتظر اشاره بودم روزی فریاد فریاد اگر چه در تو پنهان بوده ست خورشید تکلمت فروزان بوده ست صلح تو برای نهضت عاشورا آرامش پیش پای توفان بوده ست مصطفی محدثی خراسانی-مشهد راز غروب آید از کوچه احساس من آواز غروب چیست این نغمه که دارد سخن از راز غروب گوش کن جز تپش سرد دلی محزون نیست تا که خنیاگر عشق است و همین ساز غروب صبح آغوش تو خوش مژده گل داد ولی میفشارد دل من پنجه شهباز غروب آه ای چشم تو خورشیدترین با یادت نبرم منت ماه و نکشم ناز غروب کاش در صبح دلم بود طلوعت ای عشق نه در این اول خاموشی و آغاز غروب حسرت بوی گل است و غم بیبرگی باغ آنچه با خویش برم لانه،به پرواز غروب (به تصویر صفحه مراجعه شود) لعل شیرازی تو ساغر سرخ شب کیست ای سراپا غزل!ای وسوسه پرداز غروب (به تصویر صفحه مراجعه شود) بهمن صالحی-رشت نسیم وصل از عمق آه رود سپید صدا میزند نی تنها میرقصد از نسیم وصل نیزار جام خواب را سر میکشد و زلف رود پریشان میشود مینا دست غیب-شیراز قطار زندگی آخرین ایستگاه را پلکهای تو اعلام خواهد کرد وقتی پس از هزار روز سکوت آخر نگاه برگیری از صبر و وفاداری من باید از قطار زندگی پیاده شوم ای نازنین."