چکیده:
در این نوشته دیدگاه کرسگارد درباره عمل و مؤلفههای ساختاری آن بررسی میشود. وی معتقد است کارکرد ساختاری عمل، تقومبخشی به فاعل است. از سوی دیگر، خودمختاری و کارآیی دو خصوصیت ساختاری فاعل هستند. از آنجا که خصوصیت ساختاری هر شیء برای آن شیء، جنبه هنجاری دارد، هر فاعلی باید مختارانه و کارآمد عمل کند تا فاعلیت خود را تقوم بخشد. رویهای که کرسگارد برای دستیابی به خودمختاری و کارآیی پیشنهاد میکند، امر مطلق و مشروط کانت است. کرسگارد معتقد است عمل مختص انسان نیست و حیوانات نیز گرچه تابع اوامر کانتی نیستند، از نوعی خودمختاری برخوردارند، اما خودمختاری در معنای دقیق و عمیق آن، به معنای انتخاب اصول عمل است و در این معنا فقط انسان را میتوان خودمختار دانست.
خلاصه ماشینی:
پرسش های مطرح در این زمینه از این قرار است : عمل چیسـت و شاخصـه های اصـلی آن کدام است ؟ چه تفاوتی بین فاعلیت و علیت وجـود دارد؟ آیـا عمـل کـردن و فاعـل بـودن ، اساسـا امکان پذیر است ؟ آیا عمل ، خاص انسان است یا سایر موجودات نیز مرتکب عمل می شـوند؟ بـین عمل انسان و حیوان چه تفاوتی وجود دارد؟ مختارانه بودن عمل به چه معنا است ؟ آیا فقط عمـل انسان را می توان اختیاری دانست ؟ دیدگاه کانتی کرسگارد دربـاره عمـل چـه تفـاوتی بـا دیـدگاه تجربه گرایان دارد؟ کرسگارد بر چه مبنایی امر مطلق و مشروط را معیار قوام بخش عمل می داند؟ در ادامه می کوشیم به این پرسش ها پاسخ دهیم .
خودمختاری یعنی اینکه حرکات فاعل ، خودخواسته یا متعلق به خود او باشد و کارآمدی به این معنا است که فاعل بتواند با عمل خود، وضعیتی را کـه بـه آن تمایـل دارد محقق کند.
حال بین این دو امر یا بین این دو ویژگی فاعل ، کدام یک اولویت دارد؟ از نظر کرسگارد، اگر فاعل نتواند با حرکت خود، وضعیت مد نظر خود را در جهان ایجاد کند، نمی توان گفت که او فقط یک عمل بی نتیجه انجام داده و عمل او به شکست منجر شـده ، بلکـه در حقیقـت ، خـود فاعـل ، ناموفق بوده است .
The Complete Works of Aristotle: The Revised Oxford Translation, Edited by Jonathan Barnes, Princeton: Princeton University Press.