چکیده:
گفتار هر فرد ارائه دهنـدة باورهـا، ارزش هـا و جهـان بینـیهـایی اسـت کـه به صورت نهفته در زبان فرد جای میگیرند و افراد ناخواسـته آنچـه را کـه میاندیشند، بر زبان خود جاری میسازند. استفاده از این خاصـیت زبـانی، روشی مناسب برای پیشبرد اهداف رسانه ها خواهد بود، تا جایی کـه آنهـا قادرند با استفاده از این ویژگی، ایدئولوژیای را مثبت تلقی کـرده ، آن را برجسته کنند و یا ایدئولوژیای را منفی نشان داده ، آن را به حاشیه برانند.
در این میان ، فیلم های سـینمایی نیـز از ایـن قاعـده جـدا نیسـتند. بـه همـین
منظــور، مــا در ایــن مقالــه فــیلم نامــه «آژانــس شیشــه ای»، نوشــته ابــراهیم حاتمیکیا را از منظر نشـانه شناسـی اجتمـاعی مـورد تحلیـل قـرار دادیـم و متوجه شدیم زندگی در فضای دوقطبی، بر ذهن او بـیتـاثیر نبـوده اسـت .
برای این کار از دو ابزار فرانقش اندیشگانی (در دستور نظام مند هلیدی) و قطب بندی «خود» و «دیگـری» (بـر اسـاس مربـع ایـدئولوژیک ون دایـک ) استفاده شده است . آن گاه بعد از قطب بندی شخصیت های درون فیلم نامه ، دریافتیم که قطب ١ بر ضـلع برجسـته سـازی نکـات مثبـت «خـود» بـیش از ضلع های دیگر مربع ایدئولوژیک تکیه کرده است و این تکیه را با استفاده از فرایندهای مادی نشان داده و قطب مقابل بر برجسته
نادات منفد
تایه هرده و برای این هار اش فراین رابطهای باره برده است هه » دیگری «
این شیوة هاربرد با ویژگ های شخصیتهای فیلمنامه متناسب است
خلاصه ماشینی:
آن گاه بعد از قطب بندی شخصیت های درون فیلم نامه ، دریافتیم که قطب ١ بر ضـلع برجسـته سـازی نکـات مثبـت «خـود» بـیش از ضلع های دیگر مربع ایدئولوژیک تکیه کرده است و این تکیه را با استفاده از فرایندهای مادی نشان داده و قطب مقابل بر برجسته سازی نکـات منفـی ا«یدن یگشرییوة» کتاکریبه ردکبرادویژوبراییها ایین شکخارصایزت فهرااینیدفیرلابم طناه ماه یمتبناهرسب بر اده س ات ت که واژه های کلیدی : نشانه شناسـی اجتمـاعی، فـرانقش اندیشـگانی، مربـع ایدئولوژیک ، آژانس شیشه ای ١.
گـروه هـای راست و چپ سنتی که از سال ١٣٦٢ شـکل گرفتـه بودنـد، بعـد از رحلـت امـام (ره ) و پایـان جنگ دچار اختلافاتی شدند که این اختلافات در سال ١٣٧٦ با روی کار آمدن سید محمـد 1 ideology 2 Van Dijk ٣ اگرچه ون دایک از چهره های زبان شناسی انتقادی و تحلیل گفتمان محسوب می شود ولی از آنجا که نشـانه شناسـی و تحلیل گفتمان ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، در این مقاله از هر دو نظریـه (هلیـدی و ون دایـک ) اسـتفاده خـواهیم کرد.
بنابراین ما با بررسی زبان فیلم مـی تـوانیم بـه ایـدئولوژی ذهنـی سـازندگان آن دست پیدا کنیم چراکه نویسنده ، به شکلی اجتناب ناپذیر، ساختارهای ارزشـی ، جهـان بینـی و عقاید خود را در زبان شخصیت های فـیلم نامـه مـنعکس مـی سـازد کـه در واقـع ایـن همـان فرانقش اندیشگانی زبان است که هلیـدی آن را یکـی از سـه فـرانقش مطـرح شـده در زبـان می داند.