چکیده:
گرچه مسئلهٔ توحید یکی از اصول و مبانی اسلام است ولی تفاسیر مختلفی از آن شده است، به گونه ای که برخی گروه ها با تفسیر افراطی و متعصبانه ای که از توحید دارند فقط خود را توحیدی می خوانند و سایر مسلمانان را مشرک و کافر قلمداد می کنند. گروه سلفیه وهابی، که رهبر فکری شان ابن تیمیه است، و سلفیه جهادی، که نظریه پرداز تفکرات آنها سید قطب است، از این طیف به شمار می روند. این مقاله به بررسی و نقد توحید از دیدگاه آنها پرداخته است و باور دارد که این دو گروه گرچه در مبحث روش شناسی، با یکدیگر موافق اند ولی در حوزهٔ معرفت شناسی سلفیان وهابی ظاهرگرا هستند و سلفیان جهادی قائل به تاویل شده اند. بنابراین، در حوزهٔ معنا شناسی هم با یکدیگر مخالف اند؛ چراکه وهابی ها باید ملتزم به تجسیم شوند، برخلاف قطبی ها که تفسیری متفاوت از صفات خبری خداوند تعالی دارند. بر این اساس، رویکرد سلفیه وهابی در توحید «توحید القبوری» و سلفیه جهادی «توحید القصوری» است.
Although the issue of Tawhid is one of the fundamental principles of Islam، it has been interpreted differently. Some of the sects have extreme and fanatical interpretation of it. And based on their understanding، they excommunicate the rest of the Muslims and consider them polytheists. The Salafi-Wahhabi groups which their intellectual leader is Ibn Teymieh and Salafi-Jihadist groups which their leading Theoretician is Seyed Qutb are examples of this kind of fanatic groups. In this paper we review and criticize Tawhid in their viewpoint. Although the methodologies of these two groups are similar، in their Epistemology Salafi-Wahhabis are literalists (judging only from the exoteric meaning)، while the Salafi-Jihadist believe in esoteric interpretation. So they are different in their epistemology because Wahhabis should believe in humanization of Allah، whereas، the followers of Qutb who has a different interpretation of Khabariyah or informative attributes of Allah The Most High. Based on this Salafi-Wahhabi’s approach is tawih Al-qubori while Salafi-Jihadist’s approach is Tawhid Al-qusori.
خلاصه ماشینی:
محمد ابن عبدالوهاب و بسیاری از وهابیان، از جمله بنباز<FootNote No="273" Text=" الدویش، عبدالله، جامع الفرید فی شرح کتاب التوحید، ص43؛ اقوال کسان دیگری چون ناصر السعدی، شیخ فوزان و آل الشیخ در این کتاب آمده است که میتوان برای اطلاع بیشتر به آن رجوع کرد.
"/> از اینرو کلمات علمای سلفیه وهابی، مخصوصا رهبر فکری آنها ابنتیمیه، در این باب بوی تشبیه و تجسیم میدهد، اگرچه مدعی انکار تجسیم و تشبیه شدهاند،<FootNote No="299" Text=" ابنتیمیه در بسیاری از کتب خود دلایل فراوانی برای عدم تشبیه یا تجسیم خداوند ذکر میکند، از جمله: شرح العقیدة الاصفهانیة، ج1، ص25 و 74؛ رسالة التدمریة، ص2 و 20؛ بیان التلبیس الجهمیة، ج1، ص320 و ج3، ص487 و ج5، ص43؛ مجموع فتاوی، ج2، ص126 و ج3، ص25.
"/> ولی به نظر میرسد خود آنها در این وادی بیشتر غوطهورند تا قطبیها، چراکه با بررسی کتب سید قطب و روش وی در تفیسر آیات قرآن، واضح است که وی اگرچه در روششناسی خود قائل به نقلگرایی است نه عقلگرایی و به شدت با فلسفه و کلام مخالف است<FootNote No="311" Text=" قطب، سید، عدالت اجتماعی در اسلام، ص70.
"/> توحید الوهی و توحید ربوبی و جایگاه آنها نزد سلفیه وهابی آنچه نزد سلفیه وهابی یا جهادی بسیار مهم است و بیشتر مبانی آنها بر اساس آن بنا شده است، توحید الوهی یا عبادی است، چراکه خداوند تعالی میفرماید: (و ما خلقت الجن والإنس إلا لیعبدون(؛<FootNote No="324" Text=" سوره ذاریات (51)، آیه 56.