چکیده:
ایده «فقه تربیتی» به مثابه شاخه ای از تربیت اسلامی، چندی است که در محافل علمی مطرح می شود. رویکرد فقهی به تربیت بر آن است تا احکام رفتارهای آموزشی و پرورشی مربیان و متربیان را از ادله قرآنی، روایی و عقلی استنباط نماید و نظامی از تجویزات تربیتی را مبتنی بر فقه اسلامی سامان دهد. پژوهش حاضر درصدد است چرایی و ضرورت تاسیس فقه تربیتی را به آزمون بگذارد و از منظر فلسفه تربیت و نیز فلسفه فقه، این ایده را مورد مداقه قرار دهد. به همین منظور، نه استدلال با تنوع فراوان (اعم از استدلال برون دینی و درون دینی و اعم از استدلال از سنخ فلسفه تربیت و فلسفه فقه و نیز اعم از استدلال قیاسی - برهان انی و برهان لمی - و یا تمثیلی و نیز اعم از استدلال برای امکان عقلی فقه تربیتی و یا امکان وقوعی آن) ارائه شده و میزان دلالت این استدلال ها سنجیده شده است.
خلاصه ماشینی:
ايدة «فقه تربيتي» با هدف تعيين احکام شــرعي رفتارهاي اختياري مکلفان در عرصــۀ تعليم و تربيت ، در تلاش است تا با استفاده از روش شناسي اجتهادي و استنباطي به اين هدف دست يابد و علاوه بر گردآوري گزاره هاي مرتبط به حوزة تربيت در فقه موجود، با نگاهي تخصصي، مسائل و پرسش هاي نوين تربيتي را از منظر فقهي بررسي کند.
١. استدلال به بعد هنجارين علم و فلسفۀ تعليم و تربيت مطالعات تربيتي از يک منظر به دو دســـتۀ مطالعات توصـــيفي و اخباري (واقع نگر) و مطالعات تجويزي و انشايي تقسيم ميشوند؛ به اين صورت که تلاش هاي «هست شناسانۀ» پژوهشگران در مطالعۀ فرايند تربيت ، «مبنا» و اساسي خواهد شد براي صدور «بايدهايي» در مقام عمل .
در هر صــورت ، اســتدلال اول اين گونه شــکل ميگيرد که با توجه به اينکه بعد هنجارين علم تعليم و تربيت و نيز فلسفۀ تعليم و تربيت مورد اذعان تربيت پژوهان است ، سخن گفتن از فقه تربيتي که آن هم نيز دانشي تجويزي و إنشايي است روا خواهد بود و از باب تمثيل منطقي، به همان دليلي که عقل ، نقل و تجربه (در رشته ها و عرصه هايي چون فلسفۀ تعليم و تربيت ، تاريخ آموزش و پرورش و روان شناسي پرورشي) حق ارائۀ تجويزات تربيتي و راهنماي عمل را براي خود محفوظ ميدانند، دين وفقه نيز چنين حقي را خواهند داشــت و اگر متافيزيک ، فلســفه و اخلاق ، براي پشــتيبانيهاي هنجارين تعليم و تربيت مورد قبول است ، نبايد حضور فقه در عرصۀ تجويزات تربيتي، بعيد به نظر برسد.