چکیده:
مکاتب امنیتی مختلف هر یک با توجه به مبانی و مبادی نظری و فرانظری و زمینه جغرافیایی خود به نظریه پردازی در باب امنیت پرداخته و تجویزاتی درباره بهبود وضعیت امنیت در کشورها و جهان داشته اند. با توجه به این مهم ، مقاله پیش رو ضمن تاکید بر ضرورت نگاه بومی به امنیت در ایران ، سعی دارد با استمداد از مباحث فلسفه علم به بررسی امکان یا امتناع مفهومی «مکتب امنیتی جمهوری اسلامی ایران » بپردازد. از دید نگارنده ، پاسخگویی به این مسئله ، به نوع جوابی بستگی دارد که به امکان «علم بومی به مثابه موضوع » و «علم دینی » داده می شود. نتیجه این بحث ، استخراج دو الگو است : یکی ، «مکتب ایرانی امنیت » که از انکار علم دینی و پذیرش علم بومی به مثابه موضوع حاصل می شود و دیگری ، «مکتب ایرانی ـ اسلامی » که از اثبات امکان علم دینی و علم بومی به دست می آید. از دید نگارنده ، الگوی دوم می تواند با «مکتب امنیتی جمهوری اسلامی ایران » هم پوشانی و انطباق داشته باشد؛ با این حال ، تحقق این الگو الزاماتی دارد که در این مقاله به برخی از آنها اشاره شده است .
خلاصه ماشینی:
اما اگر آنها را واقع گرایانه معرفی کند، آن وقت سؤال این است که آیا روش تجربی ، ما را به واقعیتی غیر از آنچه روش عقلی رسانده ، می رساند؟ یعنی اگر نسبیت گرا نباشیم و حقیقت را واحد بدانیم ، آنگاه اگر علمی که در ظاهر، کاملا تجربی است ، برای مثال به ما گفت «انسان یک ماشین مادی است » یا «حیات حاصل سلسله واکنش های شیمیایی بین سلولی است » یا «در عالم ذرات کوانتوم ، تصادف ممکن است »، اما علوم کاملا عقلی گفتند که «آدمی بعد مجرد دارد»، «حیات ، وصف روح است » و «تصادف مطلقا محال است »، آیا خواهیم گفت که هر دو دسته ، سخنان درستی است ، اما چون روش های ما متعدد بوده ، با هم متعدد شده اند؟ آیا این چیزی جز نسبیت معرفت شناختی است ؛ به خصوص اگر توجه شود که از نظر قائلان این نظر، همه این روش ها به یک عالم ناظرند؟ (سوزنچی ، ١٣٨٩الف : ٣٦) ب ) درباره تفکیک مقام داوری از گردآوری و اصالت دادن به تجربه در مقام داوری نیز مسئله ای اصلی که پیش روی منکران علم دینی قرار دارد، این است که آیا تجربۀ ناب داریم که بخواهد داور عینی قرار گیرد یا تجربه های ما همواره با سلسله باورهای غیرتجربی در هم تنیده است ؟ در واقع ایرادات جدی بر این تفکیک گرفته شده است ؛ زیرا تفکیک این دو، مبتنی بر ناب بودن معرفت در مقام داوری تجربی است ؛ یعنی مقام داوری تجربه مقامی ثابت و قطعی است و تحت تأثیر هیچ مؤلفه غیرمعرفتی قرار نمی گیرد و این امری است که نه تنها از جانب فیلسوفان مکتب تفهمی و فیلسوفان مکتب انتقادی فرانکفورت به خصوص در حوزه علوم انسانی مورد انتقاد جدی قرار گرفته ، بلکه مورد مناقشه بسیاری از فلاسفه علم معاصر نیز واقع شده است (سوزنچی ، ١٣٨٩ب : ٥٣).