چکیده:
از دیدگاه ابن سینا حرکت توسطیه، بودن متحرک میان مبدا و منتهای حرکت است و حرکت قطعیه، انتزاع صورت های خیالی از حدود حرکت و لحاظ آنها به صورت مجتمع است. مطرح شدن اشکالاتی به وجود حرکت سبب گردیده که بهمنیار قائل به نفی وجود حرکت قطعیه شود و میرداماد حرکت قطعیه و توسطیه؛ هر دو را در خارج موجود بداند. صدرالمتالهین در برخی موارد متمایل است که حرکت قطعیه درخارج وجود دارد و در برخی موارد وجود خارجی حرکت توسطیه را می پذیرد. علامه طباطبایی قائل به وجود حرکت توسطیه و قطعیه هر دو در خارج است. نگارندگان در پژوهش حاضر تبیین نموده اند که مقصود ابن سینا توسط حکیم سبزواری به خوبی درک شده و حرکت قطعیه امری ذهنی و حرکت توسطیه حقیقتی خارجی است.
In the view of Avicenna، mediating movement is the being of moved between origin and end of the movement، and traversing movement is the abstraction of imaginary forms from the terms of movement and picturing them collectively. Due to raising some objections to the existence of movement، Bahmanyar denied the objective existence of the mediating movement; on the contrary Mirdamad accepted the objective existence of both of them. Mullah Sadra in some cases is inclined to accept the objective existence of the mediating movement and in other cases accepted the objective existence of the traversing movement. Tabatabaei believes in the objective existence of both of them. In this paper the authors have proven that only Sabzevari has grasped the view of Avicenna about these two movements- which is the objective existence of the mediating movement and the subjective existence of traversing movement- very well.
خلاصه ماشینی:
63 ديدگاه ابنسينا در مورد حركت توسطيه و قطعيه از نظر ابنسینا حرکت به دو نحوه قابل لحاظ است و به عبارت دیگر به دو معنى اطلاق مىشود و به دو گونه تصور ميگردد: متحرك هر حدى از حدود حركت را که طي ميکند، صورتي خيالى از آن به ذهن مىآيد.
با توجه به اين معني ابنسينا قائل است که حرکت توسطيه در خارج وجود دارد ولي حرکت قطعيه ذهني است.
با توجه به اين ديدگاه، حركت قطعيه منطبق بر زمان است، زيرا از حرکت متحرک در حدود حرکت، انتزاع ميشود؛ اما در حرکت توسطيه انطباق با زمان وجود ندارد.
از ديدگاه او اين شبهه وجود حركت قطعيه را ابطال ميکند؛ ولي حركت توسطيه در خارج موجود است و امر سيال ميان مبدأ و منتهاست (بهمنيار،1375: 421-422).
لذا از نظر او با اينكه اين اشكال به وجود حرکت وارد است؛ ولى حركت توسطيه در خارج وجود دارد و اين اشکال حركت قطعيه را ابطال ميکند.
شبهه فخر رازي و پاسخ به آن، از اين جهت در بحث حرکت توسطيه و قطعيه اهميت دارد که با مطرح شدن این شبهه، انديشمندان بعدي مانند ميرداماد و ملاصدرا را به بحث در مورد نحوه وجود حرکت و انواع آن در خارج و ذهن واداشت.
ملاصدرا با اين بيان به توجيه ديدگاه ابنسينا در مورد ذهني بودن حرکت قطعيه ميپردازد و ذهني بودن آن را به داشتن وجود ثابت و داراي قرار در ذهن تفسير مينمايد؛ زيرا که حرکت داراي وجودي سيال در خارج است.
5. حركت توسطيه از ديدگاه ابنسينا بودن متحرک بين مبدأ و منتهاست، لذا وجود خارجي دارد.