چکیده:
منظور از نظام اجتماعی بحث درباره پدیده های اجتماعی است که در خصوص زیست اجتماعی انسان وچگونگی تحقق اهداف وبقای زندگی اجتماعی صحبت می کنند.امروزه با گسترش حرکتهای اسلام خواهی وگرایش به تشکیل حکومت اسلامی از یک سو ورویارویی تمدن اسلامی با تمدن غربی در اداره اجتماع، شناسایی وتقویت مبانی نظام اجتماعی اسلام ضروری است.از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) جامعه به موازات تکامل فرد،رشد وتکامل می یابد و ازمهمترین مبانی هستی شناسی نظام اجتماعی قرآن کریم می توان به اصل توحید وسلسله مراتبی بودن ، غایتمندی ووجود روابط متقابل در جهان هستی و تبعیت تشریع از تکوین اشاره نمود .قرآن کریم قانون نسبیت علم را رد وبر کاشفیت علم از واقعیت جهان تاکید نموده است وحس،عقل،قلب،وحی،تاریخ،وقوانین اجتماعی، از ابزار معرفتی نظام اجتماعی محسوب می شود.در این تحقیق سعی شده است هر یک از این مبانی با محوریت قرآن کریم وتفسیر المیزان به روش توصیفی – تحلیلی و شیوهی کتابخانهای مورد بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
قرآن کریم در این باره می فرماید: " یا أیها الناس أنتم الفقراء إلی الله والله هو الغنی الحمید"(15/فاطر) از نظر علامه طباطبائی (ره) تکامل فرد و جامعه به معنی تغییر و تبدل همه احکام اسلامی نیست بلکه برخی از احکام در طول زمان همواره ثابت هستند تا بقای نوع انسانی، تغییر و تبدل نمی پذیرند، مانند حسن عدالت و قبح ظلم، ملکات اخلاق فاضله (عفت، شجاعت، حکمت، عدالت) و جامعه ای که از وجود انسانی و خصوصیات انسانی الگو گرفته باشد، نمی تواند اخلاق انسانی را انکار نماید بلکه همواره فضایل انسانی، فضایل اجتماع خواهد بود و جامعه و قوانین اجتماعی بصورت مستقل و مطلق، صلاحیت تعیین حسن و قبح و ملکات اخلاقی را ندارند و وحی و دین الهی باید چارچوب آن را تعیین نماید.
فایده این بحث در مباحث نظام اجتماعی آن است که طبق این قاعده، همه ادراکات انسانی : حس وعقل، اموری "مجرد" محسوب می شوند که با " نفس" که امر مجرد است، اتحاد وجودی دارند و بر خلاف نظر ماتریالیسم دیالکتیک، فکر و ادراک امر مادی و طبیعی نیست ( همو، 1385: 1/ 140) و صورت علمی از ابتدا مجرد و از خصوصیات روح انسان است هر چند منشاء مادی دارد.
ازکاربرد های عقل در نظام اجتماعی می توان به مورد زیر اشاره نمود: الف-فلسفه احکام وقوانین اجتماعی، طبق نظر علامه(ره)،نهاد انسان طوری خلق شده است که از علت هر چیز جستجو می کند وتا علت آن را بدست نیاورد،آن را نمی پذیرد واین امر از خصوصیات فطرت انسان است.