چکیده:
این پژوهش بیشتر به دنبال کشف وجوه اشتراک و اختلاف وهابیت با دیگر مذاهب اسلامی در مقوله تبرک است. وهابیان در جواز تبرک به حجرالاسود و رکن یمانی، قرآن، آب زمزم، بدن پیامبر و آنچه با بدن پیامبر در تماس بوده (غیر از آثار مکانی) با سایر مسلمانان همآوا هستند. ولی در تبرک به دیگر اجزای مسجدالحرام (مثل ارکان اربعه و استار کعبه)، آثار مکانی پیامبر (مثل قبر، حجره، منبر، مصلی)، بدن صالحان و آثار آنها به دلیل فقدان فعل صحابه در این زمینه یا بعضا سد ذریعه قائل به بدعت و شرکبودن این قسم، برخلاف سایر مسلمانان، شدهاند، در حالی که بنا به شواهد کثیری که در کتب اهل سنت هم مشهود است تبرک به اینها از سوی صحابه و تابعین صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
ولی در تبرک به دیگر اجزای مسجدالحرام (مثل ارکان اربعه و استار کعبه)، آثار مکانی پیامبر (مثل قبر، حجره، منبر، مصلی)، بدن صالحان و آثار آنها به دلیل فقدان فعل صحابه در این زمینه یا بعضا سد ذریعه قائل به بدعت و شرکبودن این قسم، برخلاف سایر مسلمانان، شدهاند، در حالی که بنا به شواهد کثیری که در کتب اهل سنت هم مشهود است تبرک به اینها از سوی صحابه و تابعین صورت گرفته است.
اکنون جای این پرسش است که بگوییم شما که معتقدید نیت در اعمالی چون تقبیل و مسح و تبرک و توسل نافی شرک این اعمال نیست، بلکه صرف ظاهر عمل گواه شرکآلود بودن آن است، 1 پس چگونه عملی مثل مسح را، که در نظر شما از مصادیق تبرک است، در خصوص حجر و رکن یمانی به معنایی غیر از تبرک حمل میکنید؟ از سوی دیگر، اگر میگویید مراد پیامبر به استلام رکنین چیزی غیر از تبرک است، اولا باید این مدعا را اثبات کنید.
از طرفی، فقط در مسند احمد بخشی به آن اضافه شده که عبارت است از: «فقال ابن عباس: (لقد کان لکم فی رسول الله أسوة حسنة( [الأحزاب: 21]، فقال معاویة: صدقت»؛ 2 که این بخش در ظاهر با بخش اول حدیث بخاری معارض است؛ خصوصا که در روات محمد ابن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج2، ص151، ح1608.
برای محمد ابن احمد الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج2، ص198؛ صالح بن عبد العزیز آلالشیخ، هذه مفاهیمنا، ص74؛ بنباز، مجموع فتاوی، ج28، ص285.