چکیده:
در به قدرت رسیدن عباسیان، از نقش پر رنگ ایرانیان نمیتوان به سادگی گذشت. چرا که ایرانیان با به دست گرفتن امور دیوانی و فرهنگی، نه تنها باعث تثبیت قدرت عباسیان شدند، بلکه توانستند موقعیت سیاسی و نظامی مهمی در دولت عباسی، به دست آورند. در این راستا میتوان به خاندان سهل به رهبری «فضل بن سهل سرخسی» و حمایتهای بیدریغ برادر کهترش «حسن بن سهل» اشاره نمود، که در به قدرت رسیدن، مامون عباسی نقش اساسی داشتند؛ اشاره نمود.
اواخر دوران خلافت «هارون»، مصادف با آغاز دورهی خلافت «محمد امین» بود. در این دوره، بزرگترین بحران سیاسی و مذهبی، بین او و مامون، دامان جهان اسلام را گرفت. که برندهی این بحران، مامون عباسی بود که پیروزی و تثبیت مقام خلافتش را مدیون برادران سهل میدانست. لذا وی در صدد جبران محبتهای خراسانیان که به نوعی آنها را دایی خود میدانست، بر آمد و فضل بن سهل را با لقب «ذوالریاستین» به وزارت خویش برگزید. و حسن بن سهل را نیز با صلاحدید فضل، به عنوان اولین ایرانی، والی عراق گردید.
نقش حسن بن سهل به عنوان حاکم بغداد در تحولات این عصر بسیار چشمگیر و مهم است.
Given his dominance in astronomy and foretelling about Maamoon‟s caliphate، Fazl Ibn Sahl could convince the caliph about his policies and perspectives and gain power in Khorasan and defeat Arab rivals. So، by choosing a bold and warrior Iranian called Taher Ibn Hosein، and by Khorasan‟s or even Maamoon’s army headship، he could establish Maamoon’s power and victory and grant him the caliphate post. Iranian‟s ability to resists Arabs is an indicative of Iranian secretaries of Abasian court‟s insight. One of their old wishes is gaining cultural independence and retrieving Iran‟s lost grandeur. To realize such an ideal، the scientific status and political power of Iranian within the government should be reinforced. Therefore، Fazl Ibn Sahl، like his precedents، benefited from Iranian forces in order to achieve Iran‟s independence. Unfortunately، given the Abasian‟s nature، Maamoon، like other caliphs، couldn‟t stand Iranian increasing power. On the other hand، Iranians didn‟t get along with him، which led to the death of Iranian secretaries.
خلاصه ماشینی:
ابن نديم آورده است ، وهب ، يکي از کاتبان دربار فضل بن سهل بود که شغل کتابت در NOORMAGS خاندان او تقريبا موروثي بوده است و فضل بن سهل هم از وهب به نيکي ياد کرده ، اين امر باعث ميشود که حسن بن سهل هم او را به عنوان کاتب خويش برگزيند و حتي حکومت کرمان و فارس را به او واگذار نمايد.
زماني که محمد امين ، به دست طاهر کشته شد و خلافت مأمون تثبيت گرديد، فضل بن سهل به مأمون پيشنهاد کرد که بايد براي رتق و فتق امور مسلمانان به بغداد بروند، چرا که بغداد مرکز فرماندهي جهان اسلام تلقي ميگرديد.
مرگ امين و دلخوري فضل از طاهر منابع بر نقش فضل بن سهل در انتخاب طاهر بن حسين به عنوان فرمانده سپاه مأمون ، براي نبرد با علي بن عيسي بن ماهان اعتراف داشته و تصميم فضل بن سهل را در اين انتخاب عامل اصلي تلقي کرده اند٣٥ اما غرور هر دو شخصيت باعث ايجاد زمينه هاي کدورت ميان طرفين شد.
فضل بن سهل سپس به مصعب بن حسين اجازه ي اظهار نظر، ميدهد و او ميگويد: اميرالمؤمنين ، مأمون ، او را از ميان نيروهاي طبقه پائين خود انتخاب نمود در حالي که او دل و جرات خيلي بالايي نداشت ولي مأمون به او جرأت بخشيد به گونه اي که با آن جرأت و جسارت توانست برادرش محمد امين که خليفه مسلمين در بغداد بود را به قتل برساند و او با همين دل فرمانده لشکر و سپاه مأمون ميباشد.