چکیده:
وقف در ایران، قدمت دیرینهای دارد و در طول تاریخ، تاثیر شگرفی بر گسترش نهادها و موسسات آموزشی و علمی برجای گذارده است. وقف، از یک سو جنبه کاملا مذهبی دارد و از سوی دیگر نقش مهمی در سیاست و کشورداری ایفا میکند به گونهای که از دوره سامانیان، دیوانی به نام اوقاف، در تشکیلات دیوانسالاری کشور وجود داشت که به امور وقفی کشور رسیدگی میکرد. کاربرد وقف نیز همچون بنیان آن جنبهای دوگانه داشت، به گونهای که هم بر اقتصاد و گردش مالی کشور اثر میگذاشت و هم بخش اعظم وقف در جهت بهرهوری و توسعه مدارس، مساجد، خانقاهها، اماکن خیریه همچون بیمارستان، کاروانسرا و آب انبارها بهکار میرفت. وقف، شرایط و اصولی به همراه داشت که اغلب از سوی واقفان در طومارها و اسناد وقفنامه درج میشد. یکی از این اسناد، وقفنامه ربع رشیدی است که میتوان آن را طولانیترین و جامعترین سند وقفی دانست که به صورت نسبتا کامل و با خط واقف و به صورت اصیل باقی مانده است. در این پژوهش، تلاش شده با بررسی مقدمه وقفنامه ربع رشیدی، دلایل ذکر شده از سوی رشیدالدین فضلالله در وقف اراضی وسیع ربع رشیدی و آیات قرآن مجید و احادیث مورد استناد وی مورد ارزیابی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
(تصاویر شماره 1 و 4) این مجموعه شامل بخشهای مختلف بیتالتعلیم، مدارس عالی، کتابخانه، دارالشفا، خانقاه، دارالضیافه، دارالمساکین، دارالمصاحف، مسجد صیفی و مسجد شطری بود (تصاویر شماره 2 و 3) که جهت امور دینی و آموزشی و رفاهی در نظر گرفته شده بود[1] هدف رشیدالدین فضلالله از احداث و وقف ربع رشیدی، توسعه علوم و مراکز آموزشی، بهرهگیری از صحبت با اهل علم و بهخصوص کسب پاداش اخروی بوده است، این اهداف را هم از بازخوانی متن وقفنامه و هم از تمایل و گرایشهای علمی خواجه رشیدالدین میتوان دریافت نمود[2] ، رشیدالدین فضلالله خود در مقدمه وقفنامه ربع رشیدی بر کسب پاداش معنوی و بهرهگیری از صحبت بزرگان علم تاکید میکند: «به قدر وسع به هر وقت عمارتی در عمل میآورد و به اندیشه و فکر آن مشغول میشد که آن عمارت باید که مبنی و مشتمل باشد بر خیرات و همچنین همواره به قدر استطاعت و مقدار طاقت به اندازه فکر و فهم خویش در بعضی معانی دقیق و حقایق اشیاء مهوس[3] بود که هم فکری کند و در آن شیوه به حسب قدرت شرعی، شروعی نماید و به خدمت علما و مشایخ و اصحاب قلوب و ارباب عرفان تقربی جوید و ملازمتی نماید و با وجود استغراق به اموری که از حضرت بارگاه سلطنت بدو مفرض بود، به اوقات فرصت از خدمت آن بزرگان استفاده میکند تا باشد که از بحر بیکرانه حقایق معانی چیزی دریابد.