خلاصه ماشینی:
چنانکه این رازآمیزی و تقدس در اندیشه یونانیان باستان و در روابط میان انسانها و خدایان نیز وجود داشته، اما پرسش اساسی که در بررسی الوهیت در هر دین و آیینی میتواند مطرح شود این است که الوهیت در آن دین چیست و اساسا چه هنگام میتوان برای چیزی شأن الوهیت قایل شد؟به نظر میرسد پاسخ این پرسش در معنی Theology نهفته باشد چرا که در این اصطلاح به نحوی شناخت خدا نیز مورد نظر است و اگر از ابتدا بتوانیم معلوم کنیم که در پی شناخت چه چیزی هستیم،پاسخ آن پرسش نیز قدری معلوم خواهد شد.
»از نظر او این دانش باید بر دانشهای نظری دیگر یعنی ریاضی و طبیعی برتری داده شود زیرا این دانش که دانش نخستین و کلی است به چیزهای جدا از ماده *آنچه در مورد خدا و الوهیت در یونان باستان و عصر یونانی مآابی میتوان گفت تاریخ تطور و تحول اندیشه دینی است که در هر دوره جلوهای خاص یافته و در نهایت در درون دین مسیحیت مسخ شده است.
در حقیقت عنوان میتولوژی یونان به مجموعه حکایات و قصص و افسانههایی اطلاق میشود که از قرن نهم قبل از میلاد مسیح به سیله هومر نویسنده نابینای(ایلیاد و ادیسه)به وجود آمد و در مدت سه یا چهار قرن دوره شرک (Paganisme) و بعد از مسیحیت به طور مختلف ادامه یافت(6)این اسطورهها،ناشی از نیاز ذهنی بشر آن روز و اضطراب ناشناختهای بود که بر اندیشه او حکومت میکرد و باعث میشد که برای علت وجود عناصر و پدیدههای طبیعی،مفاهیمی بسازد و بدانها جان بخشد تا به صورت خدایان افسانهای درآیند و رسوم و سنتهای خاص پیدا کنند.