خلاصه ماشینی:
بخش اول به شکل عمده مباحثی در مورد تاریخ هنر و اهمیت آن در ایران معاصر بود در بخش پیش رو عمده گفتگو پیرامون بخشهای مشخص کتاب و رویکرد فکری نویسنده و مسائل مربوط به روش شناسی است.
ولی باز تأکید میکنم که این حرکت به عنوان یکی از حرکتهای مهم هنری نیم قرن گذشته در ایران مطرح است و به دلایل متعددی که ذکر شد و نقطه ویژۀ توجه من در کتاب، به خصوص شکلگیری جریان نوسنتگرایی، مورد تأکید قرار گرفتهاست.
این نقد با آنچه که دورۀ پس از انقلاب بهعنوان نگاه انتقادی و آسیبشناسانه به جریانهای هنر قبل از انقلاب و بهویژه سقاخانه مطرح میشد که ریشه در برداشتهای ایدئولوژیک انقلابی داشت و به شدت با هرگونه هنری که در آن دوره آشکارا خصلت نخبهگرایانۀ مدرن، یا روشنفکرانه به معنی برج عاج نشینی داشت و نیز مورد تأیید سیاست فرهنگی حکومت پیشین بود، متفاوت است.
در کنار این دغدغۀ مشابه در هنرمندان سقاخانه، اگر دغدغۀ بومیگرایی یا هویتگرایی را قرار بدهید، یعنی محصول نهایی باید شکل متفاوتی از هنر مدرن غربی باشد، نتیجه به محصولی خیلی متفاوت منتهی خواهد شد؟ اینکه هنرمندان اولیه این جریان گونهای از هنر را ارائه کردند که از بسیاری جهات کاملا با مدرنیسم غربی در تضاد است، همان چیزی است که عینا در سایر لایههای فرهنگی ایران هم میتوان دید.
البته گمان میکنم که مورد مینیاتور معاصر با توجه به کاربست و چارچوب مباحث کتاب با موارد دیگری که شما اشاره کردید متفاوت است، چراکه دلایل وجود این جریان و در واقع احیای آن را میتوان در سایر تحولات فرهنگی و حتی سیاسی این دوره جستوجو کرد و به پاسخهایی هم رسید.