چکیده:
کتیبه هاو نقش برجستههای عهدساسانی اطلاعات وافری رادرزمینه هایی چون:خط و زبان،تاریخ سیاسی،جنگها،القاب ومناصب بزرگان،روحانیون وغیره دراختیارمامی گذارند.حتی دربعضی ازاین مقولات اساس شناخت ماصرفاازطریق کتیبه هاحاصل میشود. انگیزههای سازندگان کتیبهها و نقش برجستهها از جمله مسائل مهمی است که در ارتباط با این آثار باید مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش، نگارنده با بررسی نمونههایی مشخص از کتیبهها و نقش برجستههای دوره ساسانی به این نتیجه رسید که هر چند ممکن است انگیزهها و عوامل مختلفی در خلق این آثار نقش داشته باشد اما رخدادهای سیاسی و انگیزههای مشخص سیاسی خالقان این آثار مهمترین و تعیین کنندهترین نقش را در شکلگیری کتیبهها و نقش برجستهها در دوره ساسانی داشته است. این انگیزههای سیاسی را می توان در موارد زیر طبقه بندی کرد؛ تاج ستانی از اهورامزدا یا میترا یا آناهیتا به قصد کسب مشروعیت سیاسی، نمایش شکستهای بیگانگان بخصوص رومیان در جنگ به قصد به نمایش گذاشتن سیاست خارجی موفق شاهنشاه، نمایش شکست مدعی تاج و تخت داخلی به قصد نشان دادن مشروعیت و قدرت سیاسی شاه.
خلاصه ماشینی:
اهمیت پیروزی سیاسی شاپور اول بر رومیان به حدی بود که در چندین نقش برجسته این پیروزیها را ترسیم کرده است : وی در کنار آثار هخامنشی نقش رستم سنگ نگاره ای از خود به یادگار گذاشته است و در آن پیروزی خود بر فیلیپ عرب و والرین دو امپراتور روم را به نمایش میگذارد.
پس از مرگ هرمزد اول دو فرزند دیگر شاپور یعنی بهرام و نرسی مدعی سلطنت بودند، بهرام فرمانروای گیلان بود که از لحاظ سیاسی و اقتصادی در آن دوره اهمیتی چندانی نداشت ، بر عکس نرسی فرمانروای سکستان ، تورستان و هند یعنی بخش مهمی از سرزمین های تصرف شده در شرق کشور بود و لقب «آریایی مزداپرست » به او اهدا شده و بیش از بهرام مستحق پادشاهی بود، اما بهرام به حمایت و اعمال نفوذ موبد بزرگ کرتیر جایگاه نرسی را 36 غصب و به سلطنت رسید، در سال ٣٧٧ میلادی پس مرگ بهرام اول پسرش بهرام دوم که جوانی بی تجربه بود توسط کرتیر به قدرت رسید و نرسی برای بار دوم از حق و حقوق خود محروم شد.
شاپور و خاخام های یهود به تفاهم رسیدند که آزادی رفت و آمد برای یهودیان تضمین شود و آنان نیز متقابلا مطیع شاهنشاهی ساسانی باشند و قوانین مالیاتی دستگاه ساسانیان را گردن نهند(٣٩-٣٨ pp :١٩٦٦ ,Neusner)اما کرتیر هنگامی که به مقام موبدی دست یافت و آنگونه که خود می گوید کمر به نابودی کیش های بیگانه و آیینهای اهریمنی و دیویاز جمله مانویان و یهودیان (٥١ pp :١٩٥٣ ,Sprengling) بست : «من کردیر از آغاز برای خدایان و شاهان و برای روان خودم رنج بسیار بردم ، آتشها و مغ های بسیار را در پادشاهی ایران و انیران رونق بخشیدم ...