چکیده:
هدف اصلی این پژوهش بررسی زمینه های تاریخی ناامنی در مرزهای شرقی و جنوب شرفی ایران است. این مقاله در صدد است، به این پرسش پاسخ دهد که زمینه های تاریخی بروز ناامنی در مرزهای شرقی و جنوب شرقی کشور چگونه فراهم آمده و نقش و تاثیر سیاست های استعماری دولت انگلیس در جدا سازی بخش های بزرگی از سرزمین های ایران در مناطق شرق و جنوب شرق ایران چه بوده است؟ این تحقیق یک تحقیق کیفی است وروش انجام پژوهش تحلیل اسنادی بوده که به منظور گردآوری داده ها برای پاسخ گویی به سوالات پژوهش، اسناد و مدارک مرتبط با موضوع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. شیوه جمع آوری اطلاعات به شیوه فیش نگاری است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که وضع کنونی مرزهای شرقی و جنوب شرقی ایران که حاصل جنگ ها و ستیزه های متعدد و قراردادها و حکمیت ها و داوری های مختلف است، نتیجه ی نا آگاهی دولت مردان ایران و طمع ورزی و سلطه طلبی استعمارگران انگلیسی است، که مشکلات عدیده ای را به وجود آورده و در صورت عدم تبیین راهبرد های مناسب می تواند وحدت و همبستگی و انسجام ملّی کشور را با چالش روبرو کرده و تهدیداتی را علیه امنیت ملّی به وجود آورد.
خلاصه ماشینی:
دولت انگلیس از زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار همزمان با تهدید روسیه در مرزهای افغانستان تا تشکیل حکومت پهلوی همواره برای حفظ منافع استعماری خود در هندوستان ، اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس تلاش کرده و زمینه های تضعیف نفوذ سیاسی و فرهنگی ایران را در بخش های شرقی کشور را فراهم آورده و در این راه از ابزارهای مختلف از جمله تحریک و 48 اغوای افغان ها و قبایل ساکن در منطقه ، ایجاد تفرقه و اختلاف و درگیری های نظامی و حتی حمله ی نظامی علیه دولت مرکزی ایران ، بهره گرفته است .
اما همین که ناپلئون شکست خورد و انگلیسی ها توانستند پس از بیست سال نفس راحتی بکشند سیاست خود را تغییر دادند و تصمیم گرفتند هرات و بلوچستان را از ایران جدا سازند وحریم امنیتی جدیدی برای هندوستان به وجود آورند و به منظور اجرای این سیاست شروع به تحریک و اغوای افغان ها علیه ایران نمودند.
در این تاریخ دولت انگلیس موضوع هرات و افغانستان را بین خود و ایران حل شده می دانست ، ولی توجه انگلستان در این ایام به چندین ایالت ایران بود، سیستان و بلوچستان ، خلیج فارس و خوزستان .
در زمان محمد شاه دولت ایران توانست آن ایالت را ضمیمه خاک خود نماید؛ ولی وقتی انگلیسی ها صحرای بزرگی را که در جنوب غربی هند واقع و به بلوچستان انگلیس مشهور بود تصرف نموده و با ایران همسایه شدند چون مرزهای آن منطقه مشخص نبود، به فکر تعیین خط مرزی برآمدند.