چکیده:
از آیات مورد استناد شیعه در اثبات عصمت امام و تنصیصی بودن مقام امامت، آیه 124 بقره است. استناد به ادله لفظی همچون اطلاق فراز «لاینال عهدی الظالمین»، تناسب این فراز از آیه، به عنوان پاسخ خدا، با درخواست ابراهیم× و نیز ادله عقلی از جمله دلایلی است که مفسران شیعه بر مدعای خود اقامه نموده اند. در مقابل، مفسران اهل سنت با حمل لفظ «اماما» به «نبیا»، تنصیصی بودن مقام نبوت و عصمت نبی را برداشت کرده اند. از بررسی در تفاسیر اهل سنت به دست می آید که اغلب مفسران اهل سنت به منظور اثبات اعتقاد خود؛ مبنی بر به حق بودن خلافت شیخین و رد دیدگاه مفسران شیعه، به تاویل آیه دست زده اند. نادرستی این تاویل با ادله محکمی که مفسران شیعه بیان داشته اند، اثبات شده است.
خلاصه ماشینی:
"افزون بر این اگر بتوان پیشفرض آنها را ابطال کرد، سستی نظرات آنان و توجیهاتی که بیان داشتهاند بیش از پیش روشن میگردد؛ زیرا در اصطلاح قرآن و علم کلام یک مورد یافت نمیشود که نبوت بهمعنای امامت یا امامت بهمعنای نبوت اطلاق شده باشد (تقریرات درس استاد مصطفوی) و تغایر معنای لفظ نبی با امام از آیات قرآن بهروشنی قابل برداشت است، بهعنوان نمونه در آیات قرآن خدا دو مقام برای اسحاق و یعقوب ذکر کرده است؛ در جایی بهعنوان نبی از آنان یاد شده (مریم / 49) و در جای دیگر از آن دو بهعنوان امام نیز یاد کرده است (انبیاء / 72) حال آنکه قرآن برای همه انبیاء تعبیر «ائمه» را بهکار نبرده است، مثلا از انبیایی چون لوط، نوح، داود، سلیمان و ایوب این وصف را بهکار نبرده است و در کنار اوصاف دیگر، آنان را با تعبیر «إنهم من الصالحین ...
(ر ک: رشیدرضا، 1366: 1 / 486) در یک نگاه کلی راجع به دیدگاه صاحب المنار نسبت به مفهوم این عبارت میتوان گفت او بر وجود صفت عدالت و دوری از ظلم برای امام (نبی) مسلمین تأکید زیاد دارد و ظلم را هم محدود به شرک نمیداند، اما آنچه در نقد نظر ایشان قابل توجه است اینکه وی همانطور که ذکر شد با استدلال به این آیه، عدم صلاحیت حاکمان ظالم را نتیجه میگیرد، حال آنکه با توجه بهمعنایی که از لفظ «اماما» در آیه داشت و آن را بهمعنای «نبیا» گرفته بود، نمیتواند چنین نتیجهگیری کند؛ زیرا لازمه چنین برداشتی تعمیم لفظ «اماما» است در حالی که آن را رد کرده و تصریح داشت که «اماما» بهمعنای «نبیا» است."