چکیده:
نوشتههای جغرافی نگاران قرون اولیة دورة اسلامی در کنار متون و کتیبههای پهلوی پیش از اسلام توصیفاتی از تقسیمات اداری و مناصب سیاسی ایران دورة ساسانی پیش روی مینهد. اگرچه در برخی موارد به اختلافاتی در تعریف حوزههای اداری برخورد میشود، اما مقابله و مقایسة متون با یکدیگر با رویکردی انتقادی، به تحصیل متقنترین استنتاج میانجامد. با این رویکرد، ابعاد متفاوتی از جغرافیای اداری ـ سیاسی ایران در دورة پیش از اسلام روشن خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
ساتراپیا یا ساتراپی که امروزه به عنوان قدیمیترین واحد اداری ـ سیاسی در تاریخ ایران باستان شناخته میشود در فرهنگ سیاسی دورۀ هخامنشی دارای معانی گوناگونی بود.
نام ایران که برای اولین بار در زمان اردشیر اول ساسانی و در کتیبهای در نقش رستم بر قلمروی حکمرانی ساسانیان اطلاق گردید (دریایی، ١٣٨٦: ١٤)، پهنۀ جغرافیایی را در بر میگرفت که شامل «شهر پارس، پارت، خوزستان، میشان، اسورستان، نودشرگان، ارابایه، آذربایجان، ارمنیه، ورجان، سیگان، اران، بلاسگان تا فیروزکوه قاف و الانان در، و همة کوه پدشخوار، ماد، گرگان، مرو، هرات و همة ابرشهر، کرمان، سگستان، توران، مکران، پارده، هندوستان، کوشانشهر تا فراز پیشاور و تاکاش، سغد و مرز چاچستان و از آن سوی دریای مزون شهر و شهر پیروز شاپور و هرمزد ـ ارشیر» بوده است (رک.
با این وجود همانگونه که مرزبان گاهی به امور مملکتی مثل اخذ خراج میپرداخته (البلاذری، ١٣٦٤: ٨٤)، استاندار نیز لختی وظایف نظامی را عهده دار میشده است (کریستنسن، ١٣٧٤: ٦٢).
خوره اگرچه خوره یا کوره در فارسی اصیل به معنی بخشی از استان و نه تمام استان است، اما با ورود تازیان به ایران، خوره برابر استان به کارگرفته شد (حموی بغدادی، ١٣٨٠: ٣٧ به نقل از حمزۀ اصفهانی) و چون عمدۀ اطلاعات ما دربارۀ نظام تقسیمات اداری دورۀ ساسانی از متون جغرافیایی قرون اولیۀ اسلامی استخراج میشود لازم است در مواجهه با خوره و استانها با دقت و احتیاط برخورد کنیم.