چکیده:
شاهنامة فردوسی، مهم ترین جلوه گاه اسطوره های ایران و بازتاب نمادین آن هاست. در ریشهیابی اسطوره های ایران، به سرچشمه های جوشانی از اساطیر دیگر ملل میرسیم که از جملة آنها اسطورههای مربوط به دیوها است. در این جستار، بر پایة تاریخ ادیان، اسطورههای کهن، مطالعة حیات وحش ایران، بنمایههای اسطورهای و ویژگیهای نمادین اکوان دیو مورد بررسی قرارگرفته است. کردارهای اسطورهای اکوان دیو در شاهنامه، یادآور کردارهای اسطورهای خدای باد در اساطیر دیگر ملل است. قدرتمندی، تندی و چالاکی، ترسناکی، استبداد و ... از ویژگیهای خدای باد در تمامی این اساطیر است و نمودن اکوان دیو در سیمای گورخر ایرانی و سمند، بعضی از این ویژگیها را تجسّم بخشیده و صفاتی را بر آن افزوده است.
خلاصه ماشینی:
رفتار و کردار این دیو، یادآور اسطورة خدای باد در فرهنگهای ملل گوناگون است و فردوسی، خود نیز اکوان دیو را همچون باد میداند: چهارم بدیدش گرازان به دشت چو باد شمالی بر او بر او برگذشت (همان: ١٩٢) چو اکوانش از دور خفته بدید یکی بـاد شد تا بر او رسید (همان: ٢٩٢) و به عنوان تأکید گفتة خود، او را در شمایل اسب و گورخر مینمایاند که این امر نه تنها این اسطوره را برجسته تر می کند بلکه به همراه رنگهایی که به اکوان دیو نسبت می دهد صفاتش را قابل پذیرش و گونهاش را مشخصتر می کند.
از منابع موجود مرتبط با این موضوع، می توان مقاله ای با عنوان «اکوان دیو و وای، اسطورة باد» (رک: باقری حسن کیاده، ١٣٨٨، مجلة مطالعات ایرانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، شانزدهم، ٢٨) و کتابهای آیین و اقسانه های ایران و چین باستان (کویاجی، ١٣٥٣: ٧)، فرهنگ اساطیر و داستانوارهها در ادبیات فارسی (یاحقی، ١٣٨٨: ١٥٠)، نامة باستان (کزازی، ١٣٨٣، ج ٤: ٧٣٦) و درآمدی بر اهریمنشناسی ایرانی را نام برد (اکبریمفاخر، ١٣٨٩: ٢٤٩) که به اسطورههای ایرانی و چینی اکوان دیو اشاره کردهاند.
نیروی تعقل از مشخصات بارز بشر است که گاه بر قدرت بدنی چیره میگردد و رستم از این مهم به خوبی آگاه است و میداند که برای موفقیت باید از موضع ضعف حریف وارد شود: بینداخت رستم کیانی کمند چنان خواست کآرد سرش را به بند چو گور دلاور کمندش بدید شد از چشم او ناگهان ناپدید بدانست رستم که آن نیست گور ابا او کنون چاره باید، نه زور (فردوسی، ١٣٨٦: دفتر٣، ٢٩١) در اساطیر هند، وایو Vayu به نیروی برتری که تجسم قوای باد در قالب یک رب النوع است، اطلاق میشود.