چکیده:
در این مقاله سعی شده است که دیدگاه های فلسفی ارسطو بررسی و از دلالت های آن راهکارهایی درمورد آموزش و پرورش اخذ شود . در عصر حاضر به علت پدید آمدن مشکلات عمیق در مسائل احساسی و رفتاری در پرورش نسل جوان ، در فلسفه تعلیم و تربیت توجه ویژه ای به آموزش احساس شده است که اکثر فلسفه تربیت آغاز آن را به ارسطو منتسب کرده اند . بنابراین ، در این مقاله تلاش شده است که نه تنها مسئله آموزش احساس و نقش آن در تعلیم و تربیت ریشه یابی شود ، بلکه اهمیت آن در جهان و کشور خودمان نیز بررسی گردد . بحث اصلی طرفداران آموزش احساس بر اساس پرورش نیروی تخیل و تربیت احساس از طریق هنر و فرهنگ است .
خلاصه ماشینی:
"Education of emotion مقدمه مهمترین نکته در جهت درک فلسفه آموزش و پرورش از دیدگاه یک فیلسوف این است که روشن شود 1)ارزشهای حاکم بر جامعه کدامند؟2)فیلسوف موردنظر آن ارزشها را به عنوان ارزشهای متعالی و آرمانی میپذیرد یا نه؟3)اگر ارزشهای موجود جامعه را ضد ارزش میدانند چگونه و با چه روشی جامعه را به تجدید نظر متقاعد خواهد کرد؟4)از ارزشها و اهداف تربیتی مورد دفاع و جایگزین خود چگونه دفاع فلسفی خواهد کرد؟برای تعمیق و بازبینی اندیشههای تربیتی یک فیلسوف باید روشن شود که سعادت از نظر وی چیست و نظام تربیتی چگونه میتواند در راه تحصیل سعادت پویندگان راه علم و فلاح را کمک کند.
این سؤال را قبلا"شاگردان سقراط از وی پرسیده بودند که:خوب بودن یا کسب فضایل از چه راه امکان دارد؟آیا معلم خوب دخیل است؟آیا خوب بودن موروثی است و همواره پدران نیک فرزندان صالح خواهند داشت؟یا دانش درباره خوبی مساوی با پرهیز از رذایل است؟و آیا خوبی از طبیعت حاصل میشود یا نیروی فوق طبیعی منشاء خیر است و آن را به هر که خواست میدهد یا تصادفی و نعمتی الهی است؟ سقراط در پاسخ از شاگردانی نام برده که از محضر عالیترین اساتید بهره برده بودند ولی دربدی انگشتنمای خاص و عام بودند و نیز از پسرانی نام برده بود که پدران نیکی داشته ولی به راه بد افتاده بودند و باز از کسانی نام برده بود که با علم به بد بودن عملی مرتکب آن عمل شده بودند؛و در نهایت گفته بود که خوبی در وجود فرد عطیهای الهی است،اما نعمتی است که باید رفته رفته شکوفا شود."